شنبه ۷ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۹:۲۴
۰ نفر

همشهری آنلاین: روس‌ها از مسوولان سازمان محیط زیست ایران درخواست کردند که دو قلاده پلنگ خال خالی بدهند و به ازای آن دو قلاده گربه راه راه باارزش ببرند، دو قلاده ببر سیبری!

ببرسیبری

آخرين قلاده‌هاي ببر مازندران 60 سال پيش منقرض شد، جنگل‌هاي ميانكاله كه روزگاري بزرگترين گربه سان جهان صاحبخانه‌اش بود، بعد از اين پايان تلخ، ماواي سودجوياني شده است كه به بهانه توسعه صنعت گردشگري براي طبيعت بي مثال و بكر ميانكاله دندان تيز كرده‌اند.

5 سال پيش، سازمان محيط زيست كشورمان براي خاتمه دادن به همه بايد و نبايد‌ها در مورد سرنوشت ميانكاله، تصميم گرفت دو قلاده ببر سيبري كه از نظر ژنتيكي با ببر مازندران شباهت زيادي دارد را وارد كشور كند تا با آمدن صاحبخانه به خانه‌اش هم يك گونه باارزش انقراض يافته احيا شود و هم ميانكاله خانه ببرها از دست سودجويان در امان بماند.

اما برخلاف تصور ها، ببر‌هاي سيبري هيچوقت از قفسي كه با آن مسافرت كرده بودند خارج نشدند و رنگ جنگل مازندران را نديدند! اين گزارش در مورد سرنوشت دو قلاده ببر سيبري از لحظه ورود تا حال و روز امروزشان است.

  • توافق برد- برد ايران و روس

ماجرا بر مي‌گردد به زمانيكه كه روس‌ها در المپيك سال 2014« سوچي»نماد « پلنگ»را براي خودشان انتخاب كردند. غافل از اين‌كه كشورشان سال هاست بي پلنگ است و اين حيوان ارزشمند مدت هاست كه در روسيه جرعه انقراض را سر كشيده است.

همزمان با انتخاب نماد پلنگ توسط روسها در المپيك 2014، يك جنبش پلنگي هم در ميان مسوولان روسي جوشش گرفت و بر آن شدند كه هر طور شده تدبيري بينديشند تا دوباره منطقه قفقاز بشود جولانگاه بزرگ‌ترين گربه خال خالي دنيا.

براي اين كار، روسها به سراغ مسوولان محيط زيست ايران آمدند و از تب پلنگ هول شدند و يك پيشنهاد طلايي به مسوولان كشورمان ارائه دادند.

روس‌ها از مسوولان سازمان محيط زيست ايران درخواست كردند كه دو قلاده پلنگ خال خالي بدهند و به ازاي آن دو قلاده گربه راه راه باارزش ببرند، دو قلاده ببر سيبري!

پيشنهاد قابل تاملي بود به خصوص به خاطر اين‌كه ببر سيبري از نظر ژنتيكي با ببر مازندراني مو نمي‌زند، تنها جثه اش كمي كوچكتر از گربه راه راه بر باد رفته خودمان بود كه آن هم زياد مهم نبود.

مسوولان محيط زيست كشورمان با توجه به اين‌كه تنها يك هزار قلاده ببر سيبري در دنيا وجود دارد و اين گونه بسيار با ارزش است درست مثل پلنگ ايراني، معطل نكردند و دست روس‌ها را در اجراي اين توافق برد ــ برد فشردند.

از يك طرف، روس‌ها پلنگ‌دار مي‌شدند و از طرف ديگر جنگل‌هاي مازندران ببردار.

  • ما در توافق باختيم!

بلافاصله بعد از اين توافق، روس‌ها به وعده شان عمل كردند.

« مايا» و«اُلِسيا» را سوار هواپيماي اصل روس كردند( دو قلاده ببر نر و ماده ) آمدند تهران و دو پلنگ ايراني كه هويت و اسم‌شان هيچوقت مشخص نشد را سوار همان هواپيما كردند و بردند قفقاز.

از همان ابتدا قرار بود كه مايا و السيا بروند جاي خالي ببر‌هاي مازندراني را در ميانكاله پر كنند اما به خاطر آماده نبودن زيستگاه در ميانكاله، برنامه‌ها تغيير كرد و قرار شد اين زوج راه راه چند صباحي را در باغ و حش تهران در قفس بد بگذرانند، بعدا در جنگل ميانكاله هر چه مي‌خواهند جولان بدهند و صفا كنند.

در اولين روزهاي حضور ببرهاي سيبري در ايران، با گوشت الاغ از آنها پذيرايي شد.

گوشتي كه به بيماري مشمشه آلوده بود و كسي نمي‌دانست.( باكتري خطرناكي ناقل بيماري واگيردار مشمشه است. بيشتر اسب‌ها به اين بيماري مبتلا مي‌شوند.

اين مرض به انسان هم منتقل مي‌شود و از نظر ظاهري جراحتي در پوست ايجاد مي‌كند كه بي شباهت با جذام نيست.) بعد از خوردن گوشت الاغ آلوده، نشانه‌هاي ابتلا به بيماري مشمشه در مايا ببر نر ديده شد.

هفته‌هاي اول با جاري شدن خون از بيني و بعد جراحت و زخم‌هاي روي پوست كه با خود زيبايي اين گربه راه راه را به يغما برد. مايا نتوانست در مقابل اين بيماري كشنده دوام بياورد و زندگي‌اش در قفس باغ وحش به پايان رسيد.

بعد از آن كابوس سياه، السيا تنها ماند با يك «شك بزرگ!» اين‌كه آيا السيا هم مبتلا به بيماري مشمشه است يا نه؟ اين شك بزرگ در اين سال‌ها فصل مشترك كشمكش‌ها ميان سه ارگان دولتي يعني سازمان محيط زيست، سازمان بهداشت و درمان و سازمان دامپزشكي است و باعث شده «ببري»( در ايران السيا را با اين نام مي‌شناسند) نزديك به 5 سال در قرنطينه بماند.

اين در حالي است كه در آن سوي مرزها بعد از مدت كوتاهي پلنگ‌هاي ايراني در قفقاز توله‌دار شدند و كم كم در قفقاز دارند تبديل به يك گله مي‌شوند!

  • «السيا» چه مي‌شود!؟

سرنوشت ببري به دست سه ارگان دولتي افتاد كه در طول اين 5 سال با هم به توافق نرسيدند. سازمان محيط زيست، سازمان دامپزشكي و وزارت بهداشت و درمان. در ادامه مي‌شنويم صحبت‌هاي مسوولان اين سه سازمان را.

مجيد خرازيان مقدم، مديركل دفتر حيات وحش سازمان حفاظت محيط زيست در اين باره مي‌گويد:« در اين 5 سال وزارت بهداشت و درمان اصرار زيادي براي معدوم كردن اين گونه حيواني باارزش داشت و دارد.

اما سازمان حفاظت محيط زيست به عنوان متولي اين حيوان هرگز زير بار اين ادعا نمي‌رود. تا زمانيكه مي‌شود با انجام آزمايش خون از مبتلا بودن و يا نبودن اين گربه سان مطمئن شد معدوم كردن اين گونه جانوري نادر به هيچ عنوان كار شايسته‌اي نيست.

به علاوه اين‌كه ببري در اين چند ساله هيچ گونه علائم بيماري مشمشه را نداشته است.»داريوش جهان پيما، مديركل دفتر بهداشت و مديريت بيماري‌هاي دامي سازمان دامپزشكي كشور در مورد انجام آزمايش از اين ماده ببر مي‌گويد:« تا زماني‌ كه اين ماده ببر در شرايط غير استاندارد قرنطينه شده است نمي‌توان از منفي يا مثبت بودن نتيجه آزمايش مشمشه اطمينان حاصل كرد.

بايد سازمان محيط زيست اين گربه سان را به منطقه حفاظت شده‌اي انتقال بدهد كه داراي استاندارد‌هاي تعيين شده نگهداري ببر باشد و مورد تاييد سازمان دامپزشكي كشور.

در غير اين صورت امكان انجام آزمايش و اطمينان از نتيجه آن وجود ندارد.»دكتر ايمان معماريان، دامپزشك باغ وحش تهران در اين باره مي‌گويد: «يك سال پيش گزارشي مصور از وضعيت ببر ماده سيبري براي اتحاديه جهاني حفاظت از طبيعت و حيات وحش فرستاده شد.

اين اتحاديه در پاسخ به گزاش ما، نامه مبسوطي ارسال كرد و ضمن گوشزد كردن اين موضوع كه اين حيوان بسيار با ارزش است، در نامه درخواست كرد كه هر چه سريعتر نمونه خون از حيوان گرفته شود و به كشور آلمان ارسال شود.

اين اتحاديه با پافشاري و پيگيري بسيار سعي مي‌كرد تا با اين كار هر چه زودتر در مورد سرنوشت حيوان بسته زبان تصميم‌گيري شود. حتي اعلام كرد كه حاضر است در صورت پاك بودن خون حيوان جفت نر آن را نيز تامين كند.

با اين وجود وزارت بهداشت و درمان و سازمان دامپزشكي كشور بدون هيچ دليل روشني با نمونه گيري از ببر ماده مخالفت كردند!»

با اين وجود اين اواخر با باز شدن پرونده ببر سيبري در رسانه ها، دوستداران طبيعت و حيات وحش ساكت ننشستند و پيگير مسئله ببري شدند.

آقاي خرازيان مقدم، مدير كل دفتر حيات وحش در پاسخ به نگراني مردم از جلسه مهمي خبر داد كه اين اواخر مسوولان سازمان محيط زيست با سازمان دامپزشكي كشور و وزارت بهداشت و درمان برگزار كرده‌اند.

در اين جلسه هر سه سازمان به توافقاتي دست يافته‌اند و اگر اجرايي بشود خبر خوشي براي ببري است.« به زودي ببري به مكان استانداردي انتقال داده مي‌شود تا هر چه سريعتر از اين حيوان نمونه گيري شود.

قرار است در اوايل شهريور ماه امسال، ببر ماده سيبري با تاييد سازمان دامپزشكي كشور و وزارت بهدشت و درمان به حيات وحش سمسكنده در مازندران انتقال داده شود تا هر چه سريعتر شرايط براي نمونه گيري از اين حيوان مهيا شود.»

اين مذاكرات در حالي صورت گرفته كه هنوز ببري در قرنطينه پارك ارم به سر مي‌برد و قفس 5 ساله‌اش را حتي براي لحظه‌اي ترك نكرده است.

سوال اصلي اين است كه اگر ببري به طبيعت بازگردد و اتحاديه جهاني حفاظت از طبيعت و حيات وحش نيز به وعده‌اش عمل كند و يك جفت براي ببري فراهم كند،آيا ببري بعد از 5 سال زندگي در قفس مي‌تواند در طبيعت ميانكاله دوام بياورد و مانند پلنگ‌هاي ايراني در قفقاز توليد نسل كند!؟ بايد تا شهريور ماه منتظر ماند.

منبع: همشهري سرنخ

کد خبر 305333

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار محیط زیست

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha