یکشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۵:۵۵
۰ نفر

همشهری آنلاین: مسئولیت و جایگاه پزشکان، آزادی‌سازی خرمشهر، راهکار مواجهه با مخالفان دولت و ... از جمله موضوعات سرمقاله برخی از روزنامه‌های صبح یکشنبه-۳ خرداد- بودند.

سیدمصطفی هاشمی‌طبا-معاون رئیس‌جمهور دولت سازندگی در ستون سرمقاله روزنامه شرق با تیتر «راهکار مواجهه با مخالفان دولت» آورد: روزنامه شرق؛۳ خرداد
راهکار مواجهه با مخالفان دولتپیشبرد برنامه دولت‌ها همواره نیازمند اراده کافی و وجود سازوکار دقیق و مؤثر ارزیابی و نظارت در مراحل مختلف انجام آن است. اگر ابتدا و انتهای یک برنامه و دلایل انجام آن برحسب ضرورت زمانی یا موقعیت خاص اجتماعی یا حتی بین‌المللی، روشن و مشخص باشد، آن‌گاه برخی موانع و کارشکنی‌های مخالفان نمی‌تواند انجام فعالیت‌ها را با کندی مواجه کند. معمولا در کشورهایی که برپایه نظام‌های مبتنی‌بر مردم‌سالاری استوار هستند، تفکیک قوا سبب می‌شود گاهی جریان‌های مختلف سیاسی در دولت یا مجلس، دیدگاه واحدی درقبال مسائل کشور نداشته باشند و درعین‌حال، تمرکز قدرت نیز در یک قوه ایجاد نشود؛ به‌عنوان نمونه امروز اگر کنگره ایالات ‌متحده گرایش سیاسی دیگری داشت، حتما مواضع و شیوه عمل رئیس‌جمهور نیز تفاوت‌هایی پیدا می‌کرد. این اختلافات امروز برای ایرانیان که موضوع پرونده هسته‌ای و مذاکرات و مواضع موافقان و مخالفان در داخل آمریکا را دنبال می‌کنند، ملموس‌تر شده است. به‌هرتقدیر، در کشاکش میان دولت و منتقدان، صبر و تحمل دستگاه اجرائی در کنار تدبیر برای پیشبرد امور، تعیین‌کننده است و هر طرفی توانمند‌تر باشد، موفقیت بیشتری به دست خواهد آورد.

اگر برنامه‌های اجراشده توسط دولت، پشتوانه کار‌شناسی داشته باشد و با درک ضرورت‌های زمانه خود به مرحله اجرا درآید، حتما قابل ‌دفاع خواهد بود و با پافشاری بر آن، می‌توان تبعات آن را مدیریت کرد.

معمولا اصلاحات ساختاری در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، واکنش‌های گسترده‌تری میان موافقان و مخالفان و بخش‌های مختلف مردم به‌دنبال دارد. سال‌هاست شاهد اجرای برخی برنامه‌های ریاضتی در کشورهایی که با بحران‌های مالی و اقتصادی مواجه شده‌اند، هستیم. به‌طور طبیعی ممکن است بخش‌هایی از جامعه با یک ایده و برنامه دستگاه اجرائی موافق نباشند، اما دولت می‌تواند با تحلیل درست و ارائه منطقی و حرفه‌ای آن به جامعه، لزوم اجرای آن را یادآور شود. دولت یازدهم، در نزدیک به دوسالی که بر سر کار است، با مشکلات بسیاری مواجه بوده که از گذشته به‌جا مانده است.

در حوزه مذاکرات هسته‌ای و مباحث اقتصادی و فرهنگی، مخالفان به شکل جدی مشغول فعالیت هستند. برخی از آن‌ها، حتی در صورت انجام درست یک ایده، به‌طورکلی «مخالف» هستند، پس دولت امکان مجاب‌کردن آن‌ها را نخواهد داشت. درعین‌حال، باید با ابزارهای رسانه‌ای کافی، مردم را در جریان اقدامات و موانعی که بر سر آن‌ها وجود دارد، قرار دارد. ناقص‌گویی یا کلی‌گویی، می‌تواند کار دولت را دشوار‌تر کند و برعکس، انتقال درست و دقیق مسائل به مردم، با همین ابزارهای رسانه‌ای محدود، ظرفیت کم‌اثرکردن تحرکات رسانه‌ای و سیاسی قابل ‌توجهی را که مقابل دولت ایجاد شده، فراهم می‌کند.

  • اینجا منطقة جنگی است

محمد ایمانی در ستون سرمقاله روزنامه کیهان نوشت: روزنامه کیهان؛۳ خرداد
آتش تعدی و جنگ در منطقه ما بعد از ۱۴ سال همچنان شعله‌ور است. اگر دولت بوش سال‌های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ شعله جنگ را در افغانستان و عراق برافروخت امروز دولت اوباما براساس تجارب آن دو جنگ، جنگ‌های نیابتی را در سوریه و عراق و یمن و در مرزهای ایران و لبنان گسترش داده است. چه فرقی می‌کند شیعه باشند یا سنی، عرب یا کرد، آن‌ها که در روزگار انباشته از جاهلیت مدرن در عراق و سوریه و یمن به خاک و خون کشیده می‌شوند، به اسارت می‌روند و یا از خانه و کاشانه آواره می‌شوند.

دیروز در افغانستان و عراق، آمریکایی‌ها رأساً شهروندان بی‌گناه را شبانه از اتاق خواب بیرون می‌کشیدند و در بازداشتگاه‌ها برهنه و تحقیر و شکنجه می‌کردند و امروز اوباش اجیر شده به نیابت از آن‌ها، همین سبعیت‌های جاهلیت مدرن را به نمایش می‌گذارند. هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا مرداد سال گذشته با انتشار کتاب خاطرات خود عنوان کرد «من به ۱۱۲ کشور سفر کرده بودم و با برخی از دوستان توافق حاصل شد تا به محض تأسیس داعش، این گروه به رسمیت شناخته شود اما ناگهان همه چیز فرو پاشید و با انقلاب مصر همه چیز تغییر کرد. توافق شده بود تا دولت اسلامی (داعش) در روز ۵ ژوئیه ۲۰۱۳ اعلام شود و ما منتظر اعلام تأسیس آن بودیم تا به همراه اروپا هر چه سریع‌تر به رسمیت بشناسیم». امروز دولت اوباما چند برابر دولت بوش در منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) جنایت می‌کند.

در چنین اوضاع اسفباری، آرامش و امنیت و ثبات ایران بی‌نظیر است. به تعبیر گزارش تیر ماه ۱۳۹۳ فارین پالیسی «شاید واشنگتن نخواهد اعتراف کند اما ایران با ثبات‌ترین کشور خاورمیانه است. کار‌تر در سال ۱۹۷۹ و در دیدار با شاه در کاخ سعدآباد گفت ایران، ‌جزیره ثبات در یکی از پرچالش‌ترین مناطق جهان است. مدتی بعد موج انقلاب اسلامی، ایران را فرا گرفت و پادشاهی پهلوی سرنگون شد. کار‌تر به خاطر پیش‌بینی خود مورد تمسخر قرار گرفت اما او اشتباه نکرده بود بلکه تنها چند دهه جلو‌تر از زمان خود بود (!) ایران، امروز در قلب منطقه‌ای آشوب زده، جزیره ثبات است».

می‌شد وضعیت رنج‌بار کوبانی و تکریت و رمادی و ادلب و تدمر و تعز و صنعا و مأرب برای مردم ما نیز اتفاق بیفتد چنان که شبیه آن ۳۵ سال پیش برای سوسنگرد و هویزه و دهلران و خرمشهر ما اتفاق افتاد. در آن روزگار، دل آرامی - بخوانید خوش خیالی یا خیانت- امثال بنی‌صدر خون به دل ملت ما کرد و آن جنایت‌ها رقم خورد. دشمن بی‌سر و پا، طمع کرده و تاخته بود و مگر انکار او می‌توانست علاج درد باشد؟

مگر مذمت مقاومت و طفره از هماوردی و سینه سپر کردن در برابر متجاوز می‌توانست نسخه نجات‌بخش باشد؟! محاصره آبادان شکست و خرمشهر آزاد شد چون مردمان آزاده از سرور آزادگان آموخته بودند می‌توان از گردنه مشکلات و چالش‌های صعب، به پشتوانه روحیه مجاهدت و شهادت‌طلبی با موفقیت عبور کرد. «صبراً یا بنی‌الکرام فما الموت الا قنطرهًْ... صبور باشید‌ای فرزندان کرامت که شهادت نیست مگر پلی که شما را از ناگواری و آسیب و زیان به وسعت بهشت و نعمت‌های دایمی عبور می‌دهد».
اگر واقعیت‌ها از تعدی‌، منطق‌ن‌شناسی، گستاخی و تهاجم دشمن و میل او به ایجاد بی‌ثباتی و ناامنی در مرزهای ما خبر می‌دهد، لاجرم باید در تراز این واقعیت مهیا بود و با عزم و بصیرت برای این مصاف آماده شد.

اگر ملتی می‌خواهد دشمنان او ناگهان بر سرش نتازند و مجال واکنش را از او نگیرند، لاجرم باید با نگاهی ژرف‌اندیش و با اراده‌ای استوار زیست کند. نمی‌شود دشمن، آرایش تعدی و تخاصم داشته باشد- چنان که تاریخ سده اخیر به ویژه ۷۰ سال گذشته - شهادت می‌دهد و شما گارد آشتی و انفعال و ضعف و صلح‌طلبی اختیار کنید. چنین گارد اشتباهی فقط دشمن را گستاختر می‌کند و در آتش طمع او بیشتر می‌دمد. بله اگر دشمن گارد صلح اختیار می‌کرد و رفتار او هم گفتار و ادعایش را تأیید می‌کرد، در چنین شرایطی صلح ترجیح داشت اما مجنون‌وار، شیفته- لیلی که نه- دشمن زشت منظر و زشت کردار شدن، خودفریبی است. نمی‌شود دشمن حتی خرید با واسطه هواپیمای مسافربری را در بحبوحه مذاکره برای توافق تحریم کند و بگوید این هواپیما‌ها را در صورت پرواز مصادره خواهد کرد و شما امید مسالمت و آشتی و توافق و پایبندی او به تعهدات داشته باشید یا خیال کنید دل دشمن با شما نرم می‌شود.

چه فرقی می‌کند دولت دهم باشد یا یازدهم، عمرو باشد یا زید؛ وقتی دشمن علناً اعلام جنگ اقتصادی می‌کند، غصه‌دار است که واردات کالاهای لوکس تجملی مهار نشود و مثلاً اعلام شود ایران بزرگ‌ترین وارد کننده پورشه در منطقه است! رنج‌آور است که هم در دولت سابق و هم در دولت فعلی از دشواری‌های اقتصادی تحمیلی و محدودیت‌های موجود بار‌ها سخن به میان آمد و حتی به غلط وضعیت ما را با وضعیت شعب ابیطالب مقایسه کردند، اما آن چنان که باید جهاد اقتصادی، اقتصاد مقاومتی، مدیریت منابع و مبارزه با تروریست‌های اقتصادی (بازوهای جنگ نیابتی دشمن) را جدی نگرفتند.

نزاع‌های حیدری- نعمتی در عرصه سیاست و انتخابات و راه رفتن روی اعصاب مردم و فرافکنی و متهم کردن رقیبان، تا دلتان بخواهد در طول سالیان برقرار بوده اما عزم و اراده جهادی به این معنا که دشمن و دشمنی دشمن را ببینیم و برای خباثت‌های او چاره‌جویی کنیم، به‌‌ همان اندازه رونق نداشته است. البته بی‌انصافی است اگر نگوییم که در بحبوحه همین منازعات بی‌مایه و غفلت‌آفرین، کم نبوده‌اند گمنامان نام‌آور و پارسایی- از امثال مجید شهریاری و مصطفی احمدی روشن و حسن طهرانی مقدم و کاظمی آشتیانی و حاج عبدالله والی گرفته تا قاسم سلیمانی و رزمندگان گمنام - که برای دفاع از حریم دیانت و انسانیت، مروت پیشه کردند و از خود گذشتگی نشان دادند.

حقیقت این است که حتی اگر جنگی در میان نبود و امنیت برقرار بود، باز هم رفاه زدگی و عیش‌طلبی و خوش‌باشی و غفلت زدگی اسباب عقب‌ماندگی و خسران ما بود. اراده‌های والا برای پیشرفت و عزت و خوشبختی، با شکم‌بارگی و هیجان‌بارگی و تعیّش و خوش‌باشی قابل تحقق نیست. این تعبیر شریف از امیرمؤمنان علیه‌السلام است که در فراخوان یاران خویش به جهاد و مجاهدت فرمود «خداوند شکر را برعهده شما نهاده و امر خویش را به شما واگذاشته و در میدان محدود دنیا مهلتی به شما داده تا سبقت بگیرید.

پس کمربند‌ها را محکم کنید که؛ لاتجتمع عزیمهًْ و ولیمهًْ. عزم و اراده با سورچرانی و رفاه‌طلبی جمع نمی‌شود» (خطبه ۲۴۱ نهج‌البلاغه). حضرت از جمله ۲ بار سرزنش کردند که برخی اصحاب در برابر کید و نقشه دشمن، نقشه نمی‌کشند و در برابر هجوم و حمله او، نمی‌جنگند و هجوم نمی‌برند و فقط مسئولیت را متوجه هم می‌کنند و یکدیگر را خوار می‌سازند.
حضرت یک بار در خطبه ۲۷ فرمودند «به شما گفتم با دشمنان بجنگید پیش از آنکه با شما بجنگند... به خدا سوگند با هیچ قومی در خانه‌اش نجنگیدند مگر آنکه او را خوار ساختند اما؛ فتواکلتم و تخاذلتم. شما مسئولیت را به گردن یکدیگر انداختید و همدیگر را خوار ساختید تا غارتگران تاختند... یُغار علیکم ولا تُغیرون و تُغزون و لاتَغزون. به شما حمله و غارت می‌کنند و شما هجوم نمی‌برید. با شما می‌جنگند و شما نمی‌جنگید».

بار دیگر در خطبه ۳۴ می‌فرمایند «بد آتشی است آتشی که شما برای جنگ بیفروزید. تُکادون ولاتَکیدون و تَنتَقِصُ اطرافکم فلا تَمتَعِضون. لایُنام عنکم و انتم فی غفلهًٍْ ساهون. غُلِبَ والله المُتخاذِلون. برای شما نقشه می‌کشند و شما نقشه نمی‌کشید. از قلمرو اطراف شما می‌کاهند اما ناراحت و خشمگین نمی‌شوید. چشم از شما بر نمی‌دارند و نمی‌خوابند اما شما در غفلت غوطه‌ورید. به خدا سوگند خوار کنندگان یکدیگر، مغلوب شدند».

نصرت قطعی ولایتخلف الهی در وحدت و الفت و بصیرت و عزم و اراده و مجاهدت است و نه در تواکل و تخاذل. اینکه رهبر معظم انقلاب شعار سرلوحه امسال- و همه سالها- را «همدلی» قرار دادند، ناظر به همین معناست. اینکه «دشمن می‌خواهد امنیت و ثبات بی‌نظیر کشور را از بین ببرد» و «جنگ‌های نیابتی را به مرزهای ما بکشاند» باید احساس مسئولیت و از خود گذشتگی و شجاعت و سلحشوری و نشاط و اراده و ایمان را در ما دو چندان کند. فرافکنی مسئولیت یا مجادله و جنجال و غوغاسالاری و انباشت فضای افکار عمومی از ابهام و اتهام به خیال برد و باخت انتخاباتی و به جبران برخی کم‌کاری‌ها، ارمغانی جز ایجاد حاشیه‌های مسموم و غفلت از واقعیت‌های خطیر منطقه به همراه نخواهد داشت. اگر به دنبال پاسداری از ثبات و امنیت و استقلال کشور هستیم، ناچاریم روحیه جهادی را در خود و در میان مردم تقویت کنیم و الفبای این اصلاح مسیر، درک تهدید‌ها و ضرورت‌ها و از خودگذشتگی و همدلی مبتنی بر آن است. یعنی اینکه باید به جای هوای مسموم سیاست‌ورزی بر مبنای «غضب و شهوت» و «حب و بغض‌های ناحق»، به ایثار و مروت و مجاهدت و الفت و وحدت و اخوت میدان نقش‌آفرینی و گره‌گشایی داد. سیاست و مدیریت باید به این ریل در تراز سیاست‌گذاری‌های کلان امام و رهبری بازگردد، تا پیروزی‌ها و موفقیت‌های بزرگ در دسترس قرارگیرد.

گفتمان جاهلیت جدید سنگ بنای حرکت خویش را بر ارعاب و تهدید و تعدی قرار داده است. به تعبیر مقتدای حکیم انقلاب «گفتمان جاهلیت گفتمانی ظالمانه، ‌ زورگویانه، متکبرانه و خودخواهانه است... در مقابل گفتمان اسلامی که طرفدار عدالت، آزادی بشر و از بین رفتن ریشه‌های استثمار و استعمار و نابودی نظام است... امکان آشتی و نزدیکی این دو گفتمان به یکدیگر هیچ‌گاه وجود نخواهد داشت زیرا یک گفتمان قائل به ظلم و ستیزه‌گری با ملت‌هاست در حالی که گفتمان دیگر، قائل به حمایت از مظلومان و مقابله با ظالمان است». حربه شیطان، ارعاب است اما این حربه فقط دوستان شیطان را می‌ترساند «انما ذلکم الشیطان یُخوّف اولیائه فلا تخافوهم و خافون ان کنتم مؤمنین». اگر ترسی از شیاطین به دل راه پیدا کرد و ما را دچار خطای محاسبه کرد، باید نگران باشیم که مرز ما با دشمن به هم خورده است.

فقط دوست شدگان با شیطان از او می‌ترسند. حساب خیانت پیشگان و مأموران دشمن جداست و آن‌ها را نمی‌توان از خواب‌زدگی بیدار کرد اما با همه آن‌ها که دل در گرو اسلام و عزت کشور دارند می‌توان این جملات شیخ فضل‌الله نوری (ره) را بازگو کرد که «اختلاف میان ما و لامذهب‌هاست که منکر اسلامیت و دین حنیف‌اند... آنچه خیلی لازم است برادران بدانند و از اشتباه کاری خصم بی‌مروت بی‌دین تحرّز نمایند این است که چنین ارائه می‌دهند که علما دو فرقه شده‌اند و با هم حرف دینی دارند و با این اشتباه کاری، عوام بیچاره را فریب می‌دهند... افسوس که این اشتباه را با هر زبانی و به هر بیانی بخواهیم دفع شود، خصم بی‌انصاف نمی‌گذارد». سرپل‌ها و مأموران نیابتی دشمن بعد از یک قرن همچنان مأمور جابه‌جا کردن تابلو‌ها و دادن آدرس‌های اشتباه و سوزاندن ریشه‌های همدلی هستند. ابتدا باید ریشه آن‌ها را سوزاند.

  • تناسب میان مسوولیت و جایگاه پزشکان

روزنامه اعتماد در ستون سرمقاله‌اش آورد: روزنامه اعتماد؛۳ خرداد
از هنگامی که سریال «در حاشیه» از تلویزیون پخش شد، همیشه این نگرانی وجود داشت که داوری‌های عمومی نسبت به پزشکان تحت تاثیر این‌گونه برنامه‌ها قرار گیرد و لذا عقل سلیم حکم می‌کرد که نسبت به انتقادات مطرح شده درباره آنان محتاط بود. ولی این روز‌ها موضوعی پیش آمده و شایع شده که برای سه جراح اصفهانی حکم زندان صادر شده است که در انجام وظایف خود مرتکب تقصیر شده‌اند و همین امر موجب اعتراض برخی همکاران آنان شده است و خواهان استفاده از مجازات‌های دیگر مثل مجازات نقدی، منع طبابت یا لغو پروانه پزشکی و... به‌جای زندان شده‌اند و زندان را دون شأن و مغایر با جایگاه پزشک دانسته‌اند.

این یادداشت ضمن احترام به جامعه پزشکی و بخش قابل توجهی از پزشکان که در تامین سلامت مردم نقش مهمی دارند و بدون وارد شدن در اصل یا جزییات و صحت و سقم این خبر، درصدد است که این نگاه را نقد کند. ابتدا باید متذکر شد که بسیاری از پزشکان برای رفع مسوولیت خود نسبت به بیمار به رضایتنامه‌ای اشاره می‌کنند که پیش از هر اقدام به عمل جراحی از بیمار یا همراه او گرفته می‌شود، در حالی که این متن فاقد ارزش برای استناد است.

متاسفانه بخش خصوصی ما هم به‌جای آنکه مدنی رفتار کند و معنای دقیق رضایتنامه را به اجرا درآورد، به‌طور کامل مثل بخش‌های دولتی عمل می‌کند و یک متن رضایتنامه را در شرایط خاصی نزد بیمار می‌گذارد و او هم نخوانده امضا می‌کند، چون چاره دیگری ندارد و اصولا مفاد آن هم مثل موارد دولتی یک‌طرفه تنظیم می‌شود و به خیال خود می‌خواهند از این طریق رفع مسوولیت کنند. به نظر می‌رسد که بخش خصوصی و بیمارستان‌ها بهتر است بیش از هر چیز این شیوه رفتار با بیماران را اصلاح کنند. در هر حال استناد به این رضایتنامه فاقد ارزش قانونی است، زیرا هر بیمار یا همراهی می‌تواند با توجه به وضعیت اضطرار رفع تعهد و مسوولیت کند.

بنابراین هر پزشک یا موسسه درمانی به صفت اینکه مجوز طبابت و درمان دارد باید در چارچوب کار‌شناسی مورد پذیرش از سوی نهاد علم و نهاد مجوزدهنده عمل کند. هرگونه نتیجه‌ای که برای بیمار رخ دهد یا ناشی از خطاست یا عملی قابل پیش‌بینی بوده و ناشی از خطای پزشکی نیست. در حالت دوم که ادعایی وجود نخواهد داشت. ولی اگر خسارت وارده به بیمار ناشی از خطای بیمارستان یا پزشک باشد، این خطا یا ناشی از قصور است یا تقصیر. اگر ناشی از قصور است، به‌طور طبیعی باید جبران خسارت شود و مسوولیت کیفری متوجه پزشک یا بیمارستان نیست. هرچند سازمان نظام پزشکی یا وزارت بهداشت می‌توانند به لحاظ انضباطی و از زاویه دید خودشان با عاملان نیز برخورد کنند. ولی اگر خسارت ناشی از تقصیر باشد، مساله به کلی فرق می‌کند و برحسب شدت تقصیر؛ بیمارستان و پزشک باید پاسخگوی کیفری باشند که شامل جبران خسارت و نیز مجازات است. مجازات تقصیر نیز برحسب شدت تقصیر که به تشخیص پزشکی قانونی است فرق خواهد کرد و از حداکثر مجازات زندان و لغو پروانه شامل می‌شود تا موارد جزیی‌تر.

اینکه برای پزشکان به صفت حرفه آنان شأنی بالا‌تر از سایر مردم قایل شویم، نه اخلاقی است و نه عادلانه. اگر چنین شود آنگاه معلمان، روحانیون، استادان دانشگاه، هنرمندان، نویسندگان و روزنامه‌نگاران و... هم می‌توانند ادعای مشابه کنند. به علاوه چه فرقی میان وجه انسانی یک کشاورز یا کارگر با یک مهندس و پزشک وجود دارد؟ اتفاقا هر کس که شأن بالاتری برای خود قایل است، باید رعایت اینجایگاه را بیشتر کند، نه آنکه در برابر تقصیر و کوتاهی آشکار، خواهان تبعیض حقوقی شود. شأن بالا‌تر، نه یک ویژگی ذاتی و انتسابی، بلکه یک ویژگی اکتسابی است و باید صاحبان آن حرفه بیش از هر کس دیگر خواهان برخورد شدید با متخلفان عضو حرفه خود شوند. چرا که همین متخلفان هستند که شأن و جایگاه آن حرفه را مخدوش می‌کنند. متاسفانه یکی از بد‌ترین ویژگی‌هایی که در جامعه ما رواج دارد، مطالبات تبعیض‌آمیز بسیاری از اقشار و گروه‌ها و افراد و در عین مخالفت آنان با تبعیض است رفتاری که به‌غایت دوگانه است.

اگر تبعیض بد است، در همه موارد بد است. یک پزشک بیش از یک دست‌فروش باید نسبت به تبعات اقدامات حرفه‌ای‌اش نگران باشد و احساس مسوولیت کند. اینکه یک نفر بر اثر سهل‌انگاری و تقصیر یک پزشک یا یک کادر بیمارستانی، معلول شود یا بمیرد، بسیار بد‌تر از آن است که در اثر تخلف یک راننده تصادف کرده و دچار‌‌ همان مشکل شود. زیرا بیمار جسم خود را با اعتماد به صلاحیت علمی و اخلاقی پزشک در اختیار او قرار می‌دهد، تا آن را درمان کند و فرض اساسی در این رابطه نیز رعایت همه وجوه و ضوابط علم پزشکی است و اگر پزشک این رعایت‌ها را نکند، به این اعتماد خیانت کرده است. بنابراین مجازات برای پزشکان و هر قشر دیگری که برای خود شأن و شؤوناتی قایل است، اگر بیشتر از سایر اقشار نباشد (در جرایم مشابه) کمتر نیز نباید باشد. این قاعده برای همه اصناف و اقشار ساری و جاری است.

  • محسن سبز جامه‌گان

 دریابان علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی در روزنامه ایران نوشت: روزنامه ایران؛۳ خرداد
حلول شعبان المعظم، ماه پیامبر خدا (ص) و اعیاد مبارک شعبانیه و نیز سوم خرداد را به عموم ملت ایران تبریک می‌گویم.
سوم خرداد ماه ۱۳۶۱ یادآور شکوه، عظمت و اقتدار ملتی یکپارچه و متحد برای شکست تاریخی متجاوزی پر حمایت است. در این روز پرآوازه، سرپنجه‌های عزت آفرین ملت ایران رخدادی تاریخی وبرجسته را نه تنها در مقیاس ملی و منطقه‌ای بلکه در مقیاسی جهانی و بین المللی به ثبت رساندند.

متجاوزان و حامیانشان که در محاسبات خویش، ایران بریده از «غرب» و «شرق» را تنها و «بی‌پشتوانه» می‌پنداشتند از رشید شدن کودکان ۱۵ خرداد ۴۲، اطلاع و تحلیل درستی نداشتندو به اعتبار «عده» و «عده» خود به دنبال بهره گیری از به اصطلاح فرصتی تاریخی برای ایجاد تغییر راهبردی در جغرافیای منطقه ودر هم پیچاندن طومار انقلاب اسلامی بودند. متجاوزان بعثی که با شعار «جئنا لنبقی» (آمده‌ایم که بمانیم) بخشی از خاک مقدس ایران اسلامی را به اشغال خود در آوردند بافرماندهی بی‌بدیل امام خمینی (ره) وسربازان پا در رکابش، امروز دیگر نه در خرمشهر بلکه در عراق هم نیستند.

خرمشهر یک نماد فراموش نشدنی در تاریخ مقاومت و ایثار فرزندان ایران زمین است وبی شک پدیدآوران این حماسه ماندگار نیز اسطوره‌هایی از جنس افتخار و صلابت خرمشهر هستند امسال و با گذشت سی و سه سال از فتح الفتوحی که سربازان خدا در آزادی خرمشهر رقم زدند، نسل حماسه ساز و پیشتاز این رخداد تاریخی، شاهد طلوعی دیگر از امید، شادابی، استقامت و عزم انقلابی در قامت پرافتخار‌ترین سردار سبز پوش عرصه جهاد ومقاومت یعنی محسن رضایی بود.
هم نسلی‌های ما نام اورا همچون «خرمشهر» بخوبی می‌شناسند و فتح تاریخ‌سازی را که ناشی از تفکر خلاقانه او بود هرگز از یاد نمی‌برند. برای من که نزدیک به چهل سال افتخار دوستی وهمرزمی با «آقا محسن» را داشته‌ام دیدن دوباره قامت او در لباس سبز پاسداری که جزئی جداناشدنی از وجود این سردار پرافتخار ایران اسلامی است حلاوتی به شیرینی ایام فتح و پیروزی داشت. حضرت آقا در مراسمی که روز چهار شنبه گذشته (۳۰/۲/۹۴) در دانشگاه امام حسین (ع) برگزار شد وطی آن پس از سال‌ها دوباره محسن رضایی با لباس سبز پاسداری از حریم انقلاب اسلامی در جمع همرزمان خود حضور یافت خطاب به پاسداران نسل جدید فرمودند:

 «... جوانان عزیز، فرزندان عزیز من! توجه داشته باشید که عقبه دانشگاه شما، فتح خرمشهر است، عملیات فتح المبین است، عملیات فاو است عملیات کربلای ۵ است عقبه فراهم آورنده زمینه این پیشرفت‌ها، آن مجاهدت هااست، آن فداکاری‌ها است، آن انوار درخشانی است که در جبهه‌ها به وسیله پیشکسوت‌های شما درخشید، چشم‌ها خیره کرد، کشوررا به حرکت درآورد، محیط زندگی ج. ا. ا را ومردم عزیز این کشور را متناسب با هدف‌ها و آرمان‌ها کرد» بنده به عنوان سرباز کوچک ملت بزرگ ایران بارز‌ترین مصداق پیشکسوت را در سخن فرمانده معظم کل قوا، محسن رضایی می‌دانم.

سرداری که با «لباس سبز» و «بی‌آن»، جامه دفاع از انقلاب را هیچگاه از تن برون نیاورده و با حفظ هویت انقلابی خویش، اقتدار پس از آزادی خرمشهر را به عنوان یک ضرورت برای به انجام رساندن یک رسالت تاریخی دیگر به همه نیروهای انقلاب یادآور می‌گردد. حفظ توامان «امنیت سرزمین» با منطق «پیشگیری» وکوتاه نمودن دستهای خون آلودی که از فرسنگ‌ها فاصله با تمسک به حیله‌های نظامی، سیاسی و امنیتی به دنبال ناامن نمودن ایران پرافتخار هستند مستلزم احیای خط مقاومت و ایثار و بازتولید فرهنگی است که شرافت و عظمت خرمشهر را از زیر چکمه استکبار خارج کرد. بی‌شک شناخت درست فرصت هاوآسیب پذیری‌ها وهم راستا شدن با پرچمدار این حضور «یعنی رهبر معظم انقلاب» نیروهای انقلاب را به هشیاری و آمادگی بیش از پیش فرا می‌خواند ومحسن رضایی چون همیشه داوطلب اول این جبهه پرمخاطره است.

در بزرگداشت سالروز آزاد سازی خرمشهر قهرمان و در اجابت سخن امام راحل ونیز مقام معظم رهبری در تمجید از پیشکسوتان جهاد وشهادت وتاکید بر رهنمود رهبر معظم انقلاب مبنی براینکه «حفظ روحیه انقلابی در زمان صلح، سخت‌تر از زمان جنگ است» بیست وچهارمین محفل انس پیشکسوتان ج‌ها د وشهادت را در ۵ خرداد ۹۴ در مسجد ولی عصر (عج) برگزار می‌کنیم تا دیگر بار این پیمان نامه را با حضور «پیشکسوتان» و «آقامحسن» تجدید کنیم.

کد خبر 295998

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha