هر دوكشور مخالف مداخله كشورهاي ديگر در سوريه بودند و با اسلام افراطي تحت عنوان داعش و جبهه النصره در اين كشور هم مخالف بودند. بنابراين يك همكاري دوجانبه شكل گرفت و ايران و روسيه توانستند به عاليترين سطح همكاري منطقهاي و دوجانبه برسند. اما روابط همچنان با مشكلات خاص خودش هم روبهرو بود.
در سال 2010 بهعلت اينكه مدودف رئيسجمهور سابق روسيه روابطش با غرب بهبود پيدا كرده بود، فروش اس 300 به ايران را با تصور افزايش همكاري روسيه و غرب لغو كرد، اما در عمل روسها متوجه اشتباه خود شدند. در اواخر دوره آقاي مدودف يعني سال 2012 روسها متوجه شدند حضور ناتو در منطقه گسترش پيدا كرده و پروژه سپر دفاع موشكي آمريكا بهرغم قولي كه به روسها داده بودند، همچنان پابرجاست. پوتين كه روي كار آمد، مسير را بهطور كلي عوض كرد. در ريلگذاري جديد، پوتين بهبود مناسبات با ايران را بهطور جدي دنبال كرد و همچنان هم ادامه دارد.
روسيه توافقنامه رسمي سال 2007 براي فروش اس 300 به ايران را در سال 2010 به حالت تعليق درآورد. ايران هم در واكنش به اين اقدام به دادگاه بينالمللي شكايت كرد و روسيه محكوم به پرداخت 4ميليارد دلار غرامت شد. مهمترين كاري كه آقاي پوتين در ريلگذاري جديد و در لغو ممنوعيت فروش سامانه اس300 به ايران كرد، اين است كه مهمترين مانع در روابط 2كشور و همكاريهاي نظامي و دفاعي دوطرف را برداشت.
روسيه در لغو ممنوعيت تحويل اس 300به ايران پيغامي هم به غرب فرستاد. پيام روسيه به غرب اين بود كه اين كشور در انزوا نميماند. اين كشور بعد از تحريمهاي غرب بر سر موضوع اوكراين در حال حاضر يك قرارداد بزرگ انتقال گاز از خاك تركيه را امضا كرد و با چين نيز يك قرارداد 60ميليارد دلاري منعقد كرده است. از سوي ديگر با مصر هم يك قرارداد 3ميليارد دلاري فروش سلاح امضا كرده است. اقدام اخير اين كشور در ارتباط با ايران نيز در راستاي مجموعه اقداماتي است كه به آنها اشاره شد.
ما در تحليل رفتار روسيه نبايد اسير كليشههاي تحليلي شويم. كليشه تحليلي اين است كه روسيه با كارت ايران در برابر غرب بازي ميكند. روسيه اگر بخواهد در رفتارهاي خود با ايران منافع ايران را ناديده بگيرد يا ضربهاي به آنها بزند، اين محل اشكال است. اين كشور با حركتهاي اخير خود دارد منافع خودش را در چند جهت تأمين ميكند و اين بهمعناي بازي با كارت ايران نيست. منافع روسيه در اقدام اخير تأمين ميشود و بهدنبال انكار آن نيستيم. اينجا اگر با كارت ايران بازي شده؛ به ضرر ايران هم رفتاري انجام نگرفته است، بلكه در راستاي منافع ايران نيز هست و توان دفاعي كشور را بالا ميبرد.
ما در ايران موشك اس200 ساختيم و در مانور هفته دفاعمقدس در سال 93 هم ايران اين موشكها را نمايش عمومي داد، ولي اس 300 به لحاظ قدرت مانور بهطور كامل دفاعي است و ميتواند دربرابر تهاجم هوايي دشمن 100هدف را همزمان پيگيري كند. بنابراين اقدام اخير روسها توان دفاعي ايران را افزايش ميدهد و مثبت تلقي ميشود و اميدواريم بهزودي اجرايي شود.
روسيه به قطعنامههاي در فاصله سالهاي 85تا 89عليه ايران رأي مثبت داد. علت هم اين بود كه روسيه همانند كشورهاي غربي مخالف تبديلشدن ايران به يك قدرت هستهاي بود، ولي مقاومت ملت ايران شرق و غرب را متقاعد كرد كه حقوق هستهاي ايران را به رسميت بشناسند. روسيه و چين در اين قطعنامهها يك تفاوت با كشورهاي غربي داشتند و آن اين بود كه در 4قطعنامه تحريمي عليه ايران مواضع غربيها را تعديل ميكردند. زماني كه قطعنامه 1737، ايران را تحت فصل 7 منشور سازمان ملل بهعنوان تهديدكننده صلح و امنيت معرفي كرد، ما انتظار داشتيم روسيه رأي مخالف يا حداقل ممتنع بدهد، اما در قطعنامههاي بعدي اجازه نداد ايران را تحت بند 42ببرند؛ يعني ايران در همان بند 41باقي ماند.
بند 41مربوط به تحريمهاست ولي بند 42مربوط به اقدامات نظامي است، همانند كاري كه با عراق كردند. اينجا روسيه و چين ايستادند. در مورد قطعنامه 1929 آمريكا بسيار تلاش كرد كه نفت و بانكداري را هم در تحريمها عليه ايران بگنجانند ولي روسيه و چين مخالفت كردند. بعد آمريكا و اروپا بهصورت فراقطعنامهاي ما را تحريم نفتي و بانكي كردند. بنابراين بايد بين موافقتهاي چين و روسيه با غرب تفاوتهايي قائل شويم. چين و روسيه هرگونه اقدام نظامي عليه ايران را رد ميكردند و اصرار به راهحلهاي ديپلماتيك و مذاكره داشتند ولي غربيها بعدتر مجبور شدند ايران هستهاي را بپذيرند، چون ديدند كه ايران به 19هزار سانتريفيوژ دست پيدا كرده و ذخيره اورانيوم غني شده خود را نزديك به 10تن رسانده است ولي روسيه و چين از ابتدا درباره مذاكره با ايران جدي بودند.
ما بايد اين تفاوتهاي ريز را در توازن منافع و روابط استراتژيك خودمان با كشورها لحاظ كنيم و از كليگويي بپرهيزيم. روسيه خيلي پيشتر از بحران اوكراين و اعمال تحريمهاي غربي عليه اين كشور، سياستهاي خودش را در ارتباط با غرب تغيير داد. همكاري ايران و روسيه بر سر موضوع سوريه قبل از بحران اوكراين بود اما بايد پذيرفت كه تحريمهاي غرب عليه روسيه و مجموعه دشمنيهاي غرب عليه روسيه آنها را در ادامه راه مصممتر كرد و در واقع بگوييم موضوع اوكراين تغيير سياستهاي روسيه در دوره پوتين عليه غرب را تشديد كرد.
لغو تحريم سامانه اس300 پيام منفي براي آمريكا و رژيم صهيونيستي دارد و به مذاكرات آسيبي نميزند. مذاكرات همكاريهاي چندجانبه را شكل ميدهد. سامانه پدافندي اس300 براي ما جنبه دفاعي دارد و به هيچ وجه تهاجمي نيست. اين سامانه قابليت حمل كلاهك هستهاي ندارد بنابراين تبليغات آمريكا و رژيم صهيونيستي بر سر ماجراي اس 300 خلاف واقعيت است و تنها جنبه دفاعي براي ايران دارد.
- كارشناس مسائل بينالملل
نظر شما