اين حادثه 9فروردين امسال رخ داد. آن روز اعضاي خانواده‌اي در روستايي حوالي خاورشهر تهران قصد رفتن به مراسم عروسي يكي از بستگانشان را داشتند كه پدر خانواده، از دختربچه 10ساله‌اش به نام مريم خواست خودش را به خانه مادربزرگش در همان نزديكي برساند و از آنها بخواهد كه زودتر آماده شوند.
حدود ساعت 5عصر بود كه مريم از خانه خارج شد تا به خانه مادربزرگش برود غافل از اينكه حادثه شومي در كمينش بود. او در حال عبور از خيابان بود كه پسر جواني به وي نزديك شد. او از دختربچه آدرس پرسيد و با اين بهانه وي را به گوشه‌اي خلوت كشاند. پس از آن با تهديد سعي كرد او را به بيابان‌هاي اطراف روستا انتقال دهد تا نقشه شومش را اجرا كند.
جوان افغاني دودستي دختربچه را زير بغل گرفته بود و با عجله به سمت بيابان حركت مي‌كرد. در همين هنگام اسدالله و امير، 2 نفر از بستگان مريم در حال خارج‌شدن از روستا بودند كه چشمشان به جوان افغاني افتاد. خوب كه دقت كردند متوجه شدند وي در حال انتقال دختربچه‌اي به بيابان است.
دختر 10ساله گريه مي‌كرد و كمك مي‌خواست و 2مرد جوان وقتي دختربچه را شناختند، فهميدند كه او مريم است، به طرف جوان افغاني دويدند. او با ديدن آنها دختربچه را رها كرد و قصد فرار داشت اما موفق نشد و مردان جوان موفق شدند او را به دام بيندازند. آنها در ادامه با پليس تماس گرفتند و ماجرا را به مأموران اطلاع دادند.
طولي نكشيد كه با حضور تيمي از مأموران كلانتري خاورشهر در محل، جوان افغاني بازداشت و براي ادامه تحقيقات به پايگاه نهم پليس آگاهي تهران منتقل شد. در آگاهي او خودش را فرهاد و تبعه ايران معرفي كرد اما در جريان انگشت‌نگاري مشخص شد كه وي دروغ مي‌گويد و در حقيقت جواني افغاني به نام محمد و 19ساله است.
بررسي‌ها نشان مي‌داد كه وي سابقه‌دار بوده و پيش از اين نيز 3بار به جرم كودك‌ربايي منجر به آزار و اذيت دستگير شده است. در اين ميان به‌دليل كم بودن سنش 2بار در كانون اصلاح و تربيت به سر برده و يك بار نيز به زندان رجايي‌شهر افتاده كه آخرين‌بار سال گذشته با سپري كردن دوران محكوميتش از زندان آزاد شده است.
با اين اطلاعات بازجويي از جوان افغاني از سر گرفته شد و او كه تا‌كنون مدعي بود به‌علت مصرف مشروبات الكلي و در حالت غيرطبيعي اقدام به ربودن دختربچه كرده و انگيزه خاصي از كارش نداشته است، اين بار حقيقت را به زبان آورد و گفت: آن روز در حال عبور از خيابان بودم كه دختربچه را ديدم. وسوسه شدم و به طرفش رفتم و به بهانه پرسيدن آدرس او را ربودم. قصد داشتم وي را به داخل بيابان كشانده و در محلي خلوت مورد آزار و اذيت قرار دهم كه در همين هنگام اقوامش متوجه من شدند و مرا تعقيب و در نهايت دستگير كردند.
وي همچنين اعتراف كرد كه مدتي قبل هم در منطقه كهريزك دختربچه‌اي 4ساله را ربوده و پس از سرقت طلاهايش او را رها كرده است كه با شناسايي خانواده اين دختربچه، آنها با حضور در اداره آگاهي از متهم شكايت كردند.سرهنگ حسين زارع، رئيس پايگاه نهم پليس آگاهي تهران با بيان اين خبر گفت: با توجه به اعتراف صريح متهم به كودك‌ربايي و سوابق وي در اين خصوص، او در اختيار اداره يازدهم پليس آگاهي تهران قرار گرفته و تحقيقات از او ادامه دارد.
نظر شما