سه‌شنبه ۴ آذر ۱۳۹۳ - ۰۵:۰۰
۰ نفر

شادی خوشکار: کتاب‌ها برایتان چه کار می‌کنند؟ کتاب‌ها کجای زندگی‌تان هستند؟ برای هفته‌ی کتاب می‌شود چیز‌های زیادی از نویسنده‌ها و مترجم‌ها پرسید.

دوچرخه

می‌شود از کتاب‌های محبوبشان پرسید و کتاب‌های جدید را شناخت و می‌شود با حسی که آن‌ها به کتاب ‌خواندن دارند آشنا شد.

محمود برآبادي، احمدپوري، مهدي رجبي، پروين علي‌پور، مژگان كلهر و محمدرضا يوسفي براي هفته‌ي كتاب مهمان جزيره هستند و به سؤال‌هاي ما جواب مي‌دهند.

سؤال‌هاي ما:

1.چه كتاب‌هايي را خيلي دوست داشتيد و خواندن آن‌ها را به نوجوان‌ها سفارش مي‌كنيد؟

2.تازگي چه كتاب‌هايي خوانده‌ايد؟

3.كتاب خواندن براي شما شبيه چه كاري است؟


براي پر كردن خلأهاي زندگي

محمود برآبادي:

دوچرخه

1. در بین کتاب‌های اخیر، خواندن «کنسرو غول» نوشته‌ي مهدی رجبی را به‌عنوان یکی از رمان‌های جذاب و خواندنی توصیه می‌کنم.

2. بیش‌تر کتاب‌هایی که اخیراً خوانده‌ام، کتاب‌های علمی و آموزشی بوده و تعدادی هم داستان کودکان که برای داوری فهرست «لاک‌پشت پرنده» باید درباره‌شان صحبت می‌کردم.

3. هر کسی در زندگی خلأ‌هایی دارد که آن را با هنر یا صنعت و تخصصی پر می‌كند.

این‌ها سوای زندگی روزمره است. برای من نوشتن و خواندن، چنین حکمی را دارد. فضاهای خالی زندگی من را که در محیط کار و اداره دارم، نوشتن و خواندن پر می‌کند.

خیلی از تجربیاتی که به‌طور مستقیم نمی‌توانستم به‌دست بیاورم از طریق کتاب به‌‌دست آوردم. سفر به دنیاهای واقعی و فانتزی که در عالم واقع امکان‌پذیر نبوده، در کتاب پیدا کردم و کتاب بوده که مثل یک دوست صمیمی توانسته نیازهای مرا از لحاظ عاطفی برآورده کند.

همه‌ي زندگي من

دوچرخهاحمد پوري:

1. خواندن همه‌ي كتاب‌هاي «شل سيلور استاين» را پيشنهاد مي‌كنم، چون جامعيتي دارند كه همه مي‌توانند از آن بهره ببرند و هرگز كهنه نمي‌شود.

2. كتاب «يه دقيقه حرف نزن» اثر سارا جمال‌آبادي كه دنياي يك دختربچه‌ي هفت‌هشت ساله را خيلي عالي نشان مي‌دهد.

3.كتاب خواندن هميشه همه‌ي زندگي من بوده و از 9 سالگي به‌طور جدي كتاب مي‌خواندم و تعطيلات تابستانم را غير از بازي در كوچه با كتاب‌ خواندن پر مي‌كردم.

 

 

 

عشق به كتاب يعني داشتن همه چيز

دوچرخهپروين علي‌پور:

1. خواندن كتاب‌هايي را توصيه مي‌كنم كه خودم ترجمه كرده‌ام و نوشته‌ام، براي اين‌كه فكر مي‌كنم بهترين‌ها را انتخاب كرده‌ام.

الآن هم منتظر يكي از كتاب‌هايم هستم كه قرار است نشر چشمه منتشرش كند به نام «مادر جون چرا اسمم يادت رفته؟» نوشته‌ي «گريس لين».

اين كتاب خاص نوجوان‌ها و جوان‌هاست و به مسئله‌ي سوگ خيلي قشنگ پرداخته است و به خواننده آرامش مي‌دهد. هم‌چنين كتاب‌هاي «قول شرف»، «روزگار تلخ و شيرين»، «دردسرساز»، «شگفتي» و «اسب جنگي» كتاب‌هايي هستند كه خيلي دوستشان دارم.

2. كتاب «فصل آخر» ترجمه‌ي گيتا گركاني و «كنسرو غول» نوشته‌ي مهدي رجبي.

3. كتاب خواندن يك موهبت و هديه است. آدم‌هايي كه كتاب مي‌خوانند خوشبخت‌اند.

همان‌طور كه وقتي سالم هستيد انگار همه‌چيز داريد، وقتي عشق خاصي به چيزي داريد كه مي‌تواند كتاب خواندن باشد انگار همه‌چيز داريد.


روي تخته سنگي، مشرف به دشتي بزرگ

دوچرخهمهدي رجبي:

1. كتاب‌هاي «جك لندن» مثل «آواي وحش» و «سپيد دندان» از كتاب‌هاي قديمي است كه خواندم و دوست داشتم. «ناتور دشت» و «پرواز بر فراز آشيانه باختر» هم از ديگر كتاب‌هايي است كه دوستشان دارم.

2. رمان «نگهبان» نوشته‌ي پيمان اسماعيلي  و «در انتظار يك زندگي طبيعي» اثر «لزلي كانر»،  را به‌تازگي خوانده‌ام. همين‌طور يك سري از كتاب‌هاي قديمي را دوباره مرور كردم.

3. كتاب خواندن شبيه رفتن روي تخته سنگي مشرف به يك دشت است،‌ با يك آسمان آبي و يك گله گوسفند كه در دشت مي چرند. هيچ‌كس آن‌جا نيست و فقط من و آن كتاب هستيم. يعني هروقت مي‌خواهم آرام شوم كتاب مي‌خوانم. براي همين اصلاً كتابي را زوري نمي‌خوانم و با اين جمله كه هر كتابي ارزش يك‌بار خواندن دارد موافق نيستم. بعضي كتاب‌ها را شايد چندبار بخوانم و آن‌ها كتاب‌هايي‌اند كه تمام نمي‌شوند. 10 سال پيش يك‌جور آن‌ها را فهميده‌ام و حالا كه بخوانم چيز ديگري برايم دارد.

كتابي كه بتواني ساليان طولاني از آن تغذيه كني. يعني در هر خطي نويسنده حرف تازه‌اي داشته باشد اگر نه نبايد خود را با خواندن كتاب‌هايي كه خوب نيستند و هر خط آن‌ها تكرار خط قبلي و صفحه‌ي قبلي است آزار بدهيم.


آن‌قدر مي‌خوانم كه فراموش مي‌كنم

دوچرخهمژگان كلهر:

1. رمان‌هاي كلاسيك را خيلي دوست دارم و پيشنهاد مي‌كنم نوجوان‌ها هم بخوانند. كتاب‌هايي مثل «بلندي‌هاي بادگير»، «غرور و تعصب». خودم وقتي نوجوان بودم «بابا لنگ‌دراز» را هم خيلي دوست داشتم. كتابي هم به اسم «كودك، سرباز و دريا» كه كانون پرورش فكري منتشر كرده بود، هم از كتاب‌هاي محبوبم است.

2. «كنسرو غول» از مهدي رجبي، «شگفتي» ترجمه‌ي پروين علي‌پور و رمان «چتر تابستان» آخرين كارهايي است كه خوانده‌ام.

3. من كارم با كتاب است و گاهي آن‌قدر مي‌خوانم كه يادم مي‌رود بعضي كتاب‌ها را خوانده‌ام. لذت ورق‌زدن و خواندن يك كتاب خوب آن‌قدر زياد است كه اگر كسي تجربه‌اش كند، به نظرم آن‌ را با تبلت و فناوري‌هاي جديد عوض نمي‌كند. از زماني كه در خواندن راه افتادم، يعني از سال سوم دبستان شروع به كتاب‌خواندن كردم و آن زمان از كتاب‌هاي صمد بهرنگي مثل «اولدوز و كلاغ‌ها» و «اولدوز و عروسك سخنگو» شروع كردم و شيفته‌ي شخصيت‌هاي آن شدم.


شبيه تنفس

دوچرخهمحمدرضا يوسفي:

1. «شازده كوچولو»، «تيستوي سبزانگشتي» و «مومو» از كتاب‌هاي ترجمه و«افسانه‌ي محبت» نوشته‌ي صمد بهرنگي از كتاب‌هاي تأليفي است كه آن‌ها را خيلي دوست دارم.

2. «انگشت جادويي» اثر «رولد دال» و «سؤال بزرگ» نوشته‌ي «ولف ارلبروش».

3. كتاب خواندن براي بعضي‌ها مثل تنفس است، براي بعضي‌ها از كوه بالارفتن است و سختي دارد و اراده مي‌خواهد. براي بعضي‌ها آب گواراست و براي بعضي‌ها سوزن نخ كردن است. براي من شبيه تنفس است. اگر اغراق‌آميز نباشد كتاب‌خواندن برايم از همه‌چيز مهم‌تر است. خواندن و نوشتن مهم‌ترين بخش زندگي‌ من هستند و جدا بودنشان از هم و جدابودن من از آن‌ها غير ممكن است. حتي مهماني و مسافرت هم كه بروم، همراهم كتاب دارم.

کد خبر 278363

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha