با اين حال برخي رسانه‌ها شايعات غيرواقعي را با واقعه اصلي درآميخته و داستان‌هايي عجيب روايت كردند. اما اصل ماجرا چه بود؟
16مرداد امسال ساكنان خيابان 196تهرانپارس شاهد درگيري پرسنل پيمانكار شهرداري با راننده وانتي بودند كه قصد خريد و جمع‌آوري ضايعات در اين منطقه را داشت. اين درگيري هر چند در ابتدا با مشاجره لفظي همراه بود اما لحظاتي بعد به زد و خورد تبديل شد و در اين ميان راننده وانت ناگهان نقش زمين شد و از حال رفت. دليل درگيري اما به دقايقي قبل‌تر مي‌برگشت؛ زماني كه پرسنل زيرمجموعه پيمانكار شهرداري هنگام گشت روزانه، در خيابان وانتي را ديدند كه جمع‌آوري ضايعات به آن منطقه آمده بود.
«جمع‌آوري ضايعات و تفكيك پسماند از مخازن شهرداري در اختيار پيمانكار بود و ما هم از سوي پيمانكار استخدام شده بوديم كه اجازه ندهيم كسي بدون مجوز اقدام به جمع‌آوري ضايعات كند». اينها را يكي از پرسنل پيمانكار شهرداري كه حالا به جرم قتل دستگير شده، در جلسه بازجويي در دادسراي جنايي تهران مي‌گويد. او ادامه مي‌دهد: «آن روز با ديدن راننده وانت به‌سراغش رفتيم. از او پرسيدم كه مجوز داري؟ او هم جواب داد مجوزي ندارد. خواستيم مانعش شويم و او را با خودمان به ايستگاه ببريم كه تعهد بگيريم ديگر در آن حوالي بدون مجوز ضايعات نخردكه او سر و صدا كرد. با او درگير شديم و يكي از ما به‌نام حسن كه حالا فراري است، به او سيلي زد. البته در اين درگيري پيراهن حسن هم پاره شد.»
مرد جوان ادامه مي‌دهد: «با ديدن اين صحنه حسابي عصباني شده بودم. به او سيلي زدم كه در اين هنگام روي زمين افتاد و سرش محكم به زمين خورد. من اصلا از پنجه‌بوكس استفاده نكردم و او به‌خاطر اصابت سرش به زمين مصدوم شد و از حال رفت. پس از اين ماجرا به‌دليل اينكه مردم دورمان جمع شده بودند و اعتراض مي‌كردند، ترسيديم و همگي فرار كرديم. ما اصلا قصد درگيري نداشتيم. تا حالا بارها هنگام جلوگيري از فعاليت افراد بدون مجوز خودمان و همكارانمان در مناطق ديگر فحش شنيده بوديم و كتك هم خورده بوديم، اما آن روز هيچ‌كدام از ما قصد جنايت نداشتيم.»
همزمان با فرار متهمان از صحنه درگيري، مردمي كه در محل جمع شده بودند ماجرا را به پليس و اورژانس خبر دادند. به‌گفته شاهدان، بيش از نيم ساعت طول كشيد تا آمبولانس به محل حادثه رسيد. به‌گفته خانواده متوفي، پس از آنكه حادثه رخ داد پيكر نيمه‌جان محمود چراغي ابتدا به بيمارستان امام حسين(ع) منتقل شد، اما اين بيمارستان تخت خالي در آي‌سي‌يو نداشت.
«بيمارستان امام‌حسين(ع) 600تخت دارد ولي 20تخت براي آي‌سي‌يو درنظر گرفته شده است.برادر من 4شب بيمارستان بود و من مدام مي‌گفتم كه حال او بد است اما كسي توجه نمي‌كرد و حتي تخت او خوني شده بود اما تعويض نمي‌شد.» اينها را برادر مرحوم چراغي زماني به زبان مي‌آورد كه مجتبي عبداللهي، معاون خدمات شهري شهردار تهران و معصومه آباد، عضو شوراي شهر تهران براي دلجويي از خانواده متوفي به خانه او رفته بودند.
وي ادامه مي‌دهد: در نهايت هم او را به بيمارستان نورافشار برديم تا اينكه يك‌هفته پس از حادثه گفتند ضريب هوشياري برادرم 3 است و او دچار مرگ مغزي شده و ديگر به زندگي برنمي‌گردد. در اين جلسه معاون خدمات شهري شهردار تهران به خانواده متوفي گفت: «پيمانكار قبل از فوت متوفي خود را معرفي كرده است. شهرداري هم برخورد لازم را انجام خواهد داد و قانون به اين موضوع رسيدگي مي‌كند. شخص شهردار تهران نيز موضوع را پيگيري كرده است.»
- تحقيقات در مرحله مقدماتي
با مرگ راننده وانت و شكايت خانواده او در دادسراي جنايي تهران، تحقيقات براي شناسايي و دستگيري عاملان اين حادثه شروع شد. طولي نكشيد كه متهمان پرونده يكي بعد از ديگري شناسايي و 3 نفر آنها دستگير شدند و رسيدگي به پرونده در دادسراي جنايي تهران آغاز شد. به‌گفته قاضي سپيدنامه، تا‌كنون يك جلسه بازجويي از متهمان پرونده انجام شده و آنها درباره روز حادثه شرح داده‌اند. او ادامه مي‌دهد: از پيمانكار شهرداري نيز يك‌بار تحقيق شده و پرونده هنوز در مرحله مقدماتي است. هنوز بايد از افرادي كه در اين حادثه دخيل هستند تحقيق شود تا مشخص شود كه روز حادثه دقيقا چه اتفاقي رخ داده است؛ حتي علت مرگ هم مشخص نيست و متهمان مي‌گويند كه در زمان حادثه پنجه‌بوكس همراهشان نبوده است. بايد نتيجه پزشكي قانوني اعلام شود تا با استفاده از آن و همچنين تحقيق از شاهدان و متهمان نحوه مرگ قرباني مشخص شود.
- شايعه پس از حادثه
هر چند هنوز تحقيقات درخصوص اين درگيري كامل نشده است، اما برخي از رسانه‌هاي داخلي و خارجي، انگشت اتهام را به‌سوي شهرداري نشانه رفته‌اند و براي رسيدن به اهداف سياسي خود، حتي از شايعه‌سازي و ارائه اطلاعات غيرواقعي به مردم نيز دريغ نكرده‌اند. عده‌اي به‌دروغ قرباني حادثه را يك دستفروش معرفي كرده و مدعي شده‌اند كه مأموران سد معبر شهرداري با حمله به اين فرد، باعث مرگ او شده‌اند. برخي نيز همچنان سعي دارند مأموران سدمعبر شهرداري را به‌عنوان عاملان حادثه معرفي كنند، حال آنكه پرسنل زيرمجموعه پيمانكار جمع‌آوري ضايعات و تفكيك پسماند از مخازن شهرداري بوده‌‌اند كه چنين اقدامي را رقم زده‌اند. فرار پيمانكار شهرداري از به‌عهده گرفتن مسئوليت حادثه نيز از ديگر شايعاتي بود كه در فضاي مجازي و رسانه‌ها منتشر شد. حال آنكه پس از حادثه پيمانكار شهرداري با معرفي خود به كلانتري به ارائه گزارش حادثه پرداخت و مسئوليت حادثه را بر‌عهده گرفت.
- تعليق قرارداد
جمع‌آوري ضايعات در پايتخت طبق قراردادي از سوي شهرداري تهران و به‌صورت برگزاري مزايده به پيمانكاران واگذار مي‌شود و با آنها براي خريد ضايعات از شهرونداني كه با جداسازي مواد باارزش از پسماندهاي توليدي خود، قصد فروش آنها را دارند قرارداد منعقد مي‌شود. در بخش‌هايي از اين قرارداد نحوه برخورد نيروهاي زيرمجموعه پيمانكار با شهروندان نيز توضيح داده شده است:
در تبصره 1بند 8-6 اين قرارداد آمده است: مسئوليت هرگونه اقدامات خلاف مقررات و عرف جامعه از جانب پرسنل پيمانكار از قبيل دريافت مبالغي از شهروندان و سوءاستفاده از موقعيت شغلي و غيره متوجه پيمانكار خواهد بود و پيمانكار ضمن برخورد قانوني بايستي رأسا پاسخگو باشد.
در تبصره بعدي نيز آمده است: رعايت شئونات اسلامي هنگام انجام عمليات موضوع قرارداد از سوي پرسنل پيمانكار الزامي است. مسئوليت كنترل رفتار و برخوردهاي پرسنل پيمانكار با شهروندان به‌عهده پيمانكار است. لذا درصورت مشاهده هر نوع رفتار خلاف‌عفت و شئونات اسلامي از سوي پرسنل ذيربط، طبق ضوابط و مقررات مندرج، پيمانكار مشمول شرايط فسخ قرارداد خواهد شد.
بر اين اساس و با توجه به وقوع حادثه منجر به مرگ يك شهروند و همچنين عدم‌اطلاع حادثه به شهرداري و تناقض در گزارش‌ها، قرارداد با پيمانكار موردنظر تا بررسي كامل و روشن شدن موضوع و احقاق‌حقوق خانواده متوفي به‌حالت تعليق درآمد.
نظر شما