جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۰
۰ نفر

همشهری آنلاین: چه بنامم آنکه داس بر دست به باغ چشمان نازنینت آمد؛‌ آنکه چشم دیدن ندارد، با اشک بیگانه است و تو دوباره لبخند خواهی زد مثل صبح به سیاهی شب. دخترم بگذار چیزی در گوشت نجوا کنم: آن بالاها، خدایت در کمین است.

بگذار چیزی در گوشت نجوا کنم

بگذار چیزی در گوشت نجوا کنم

کد خبر 267345

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha