سه‌شنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۶:۳۶
۰ نفر

معمای قتل زن میانسال که جسدش در جاده تلو پیدا شده بود، در کمتر از یک ماه با اظهارات یک شاهد آشنا فاش شد.

حوادث

ساعت 10 صبح 5 فروردین، ماموران کلانتری 166 لواسانات در جاده تلو جسد زنی حدودا 50 ساله را پیدا کردند که بر اثر خفگی به قتل رسیده بود. هیچ مدرکی که هویت مقتول را مشخص کند وجود نداشت و شواهد حکایت از این داشت که زن میانسال در جای دیگری به قتل رسیده و بعد از آن جسدش به این محل منتقل شده است.

با دستور قاضی دادگاه بخش لواسانات، ‌جسد زن ناشناس به پزشکی قانونی منتقل شد و همزمان تیمی از ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران تحقیقات برای کشف راز جنایت را شروع کردند. در حالی که بررسی‌ها ادامه داشت، 24 فروردین ماه مردی به پایگاه چهارم پلیس آگاهی رفت و ماموران را در جریان ناپدید‌شدن خواهر 54ساله‌اش به نام سکینه قرار داد. وی گفت: خواهرم پس از جدایی از همسرش به تنهایی زندگی می‌کرد و ارتباط زیادی با اعضای خانواده نداشت.

چند روز پیش تعدادی از بستگانم با من تماس گرفتند و گفتند که هرچه به خواهرم زنگ می‌زنند جواب نمی‌دهد. نگرانش شدم و به خانه‌اش در تهرانپارس رفتم. همسایه طبقه بالایی خواهرم که صاحبخانه‌اش بود گفت که چند روزی است سکینه را ندیده و از او بی‌خبر است. من هم تصمیم گرفتم پلیس را در جریان ناپدید‌شدن ناگهانی او قرار دهم. بعد از اظهارات این مرد، ماموران دریافتند که مشخصات زن ناپدید شده با جسد ناشناسی که در جاده تلو کشف شده بود، مطابقت دارد. در ادامه برادر مقتول نیز در پزشکی قانونی حاضر شد و جسد خواهرش را شناسایی کرد.

شناسایی قاتل

درحالی که تجسس پلیسی برای شناسایی عامل یا عاملان جنایت ادامه داشت، 30 فروردین ماه خواهرزاده مقتول با حضور در اداره دهم پلیس آگاهی کلید معمای قتل را در اختیار کارآگاهان قرار داد. وی گفت: 28‌فروردین ماه به همراه دایی‌ام (برادر مقتول که ماجرای ناپدید شدن خواهرش را به پلیس گزارش داده بود) در مسیر رفتن به مراسم ختم یکی از بستگانم بودیم که در بین راه برای انجام کار بانکی از ماشین پیاده شدم. از دایی‌ام خواستم لحظه‌ای داخل ماشین منتظرم باشد تا من کارم را انجام دهم. وی ادامه داد: زمانی که در بانک بودم از پشت شیشه دایی‌ام را دیدم که وسیله‌ای زیر صندلی سمت شاگرد راننده قرار داد. بعد از آن برگشتم و با هم به مراسم ختم رفتیم. وقتی دایی‌ام را مقابل خانه‌اش رساندم به جست‌و‌جو زیر صندلی پرداختم و در کمال تعجب کارت شناسایی خاله‌ام(مقتول) را به همراه مقداری طلا و جواهرات پیدا کردم. برای همین به موضوع مشکوک شدم و پس از چند روز بالاخره تصمیم گرفتم پلیس را در جریان قرار دهم.

دعوت مرگبار

بعد از اظهارات پسر جوان، برادر مقتول دستگیر شد اما در بازجویی‌های نخست خود را بی‌گناه دانست. این مرد وقتی شواهد را علیه خود دید لب به اعتراف گشود و به قتل خواهرش اعتراف کرد. وی گفت: مدت‌ها بود که با خواهرم دچار اختلاف شده بودم. او تنها زندگی می‌کرد و من بارها از او خواستم که دوباره ازدواج کند اما او قبول نمی‌کرد. به خاطر این اختلاف‌ها بود که نقشه قتل او را کشیدم. نیمه‌شب چهارم فروردین در حالی که یک ساندویچ و آبمیوه مسموم تهیه کرده بودم به مقابل خانه خواهرم رفتم و از او دعوت کردم تا برای صحبت درخصوص اختلافاتمان سوار ماشینم شود. خواهرم نیز قبول کرد و هنگامی که نوشیدنی مسموم را نوشید، بیهوش شد. من هم به سمت جاده تلو رفتم و بعد از قتل، جسدش را در کنار جاده رها کردم. سپس به خانه خواهرم برگشتم و پس از برداشتن مدارک شناسایی، طلا و جواهراتش از خانه خارج شدم.

سرهنگ آریا حاجی‌زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران، با اعلام این خبر گفت: برای متهم قرار بازداشت موقت از سوی قاضی پرونده صادر شده است و تحقیقات تکمیلی برای مشخص شدن انگیزه اصلی متهم از جنایت توسط کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران ادامه دارد.

کد خبر 256963
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز