رهبر انقلاب در کنار عنوان امسال اقتصاد مقاومتی را مطرح کرده‌اند و سال گذشته نیز حماسه اقتصادی را در کنار حماسه سیاسی تبیین کردند. این بدان معناست که ما باید اقتصاد کنونی را متحول به یک اقتصاد مقاومتی کنیم. اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد پویا و آسیب‌ناپذیر است و خود گویای آن است که اقتصاد کنونی ما دربرابر فشارها و تحریم‌ها ضربه‌پذیر است.
ما برای رفع این مشکل به‌طور قطع باید یک تحول در حوزه فرهنگ نیز ایجاد کنیم. بدون تحولات فرهنگی نمی‌توانیم به اقتصاد مقاومتی دسترسی پیدا کنیم. با توجه به تعریفی که برای فرهنگ ارائه می‌شود فرهنگ در همه حوزه‌ها ورود دارد و همه اقدامات متأثر از فرهنگ هستند. اگر بپذیریم که فرهنگ به جامعه هویت می‌بخشد و جهت حرکت‌ها در ارتباط با فرد و جامعه را تعریف می‌کند، وقتی که جامعه بخواهد در حوزه کاری و اقتصادی خود تحول اساسی ایجاد کند، به‌طور قطع باید فرهنگ خودش را هم اصلاح کند.
این سؤال مطرح است که اقتصاد ما چرا ضعیف است. اساس اقتصاد مقاومتی، اقتصاد درونزا و توجه به قابلیت‌های درونی است. برای چنین اتفاقی تولید ما باید رونق پیدا کند و تولید زمانی رونق پیدا می‌کند که کار و سرمایه ایرانی مورد نظر جامعه باشد و مردم در مصرف خود کالاها و محصولات ایرانی را ترجیح بدهند. برای این تحولات فرهنگی و اقتصادی مسئله عزم ملی و مدیریت جهادی مطرح است. شعار سال یک راهبرد برای رسیدن به اهداف است و هدف راهبردی در اینجا قوی شدن و افزایش اقتدار ملی است.
رهبر انقلاب فرمودند: برای قوی شدن و بالا بردن اقتدار ملی در 3 حوزه فرهنگ، اقتصاد و علم و دانش باید کار صورت بگیرد. فرمودند: در حوزه علم و دانش کشور پیشرفت‌های خوبی داشته اما در حوزه‌های فرهنگی و اقتصادی نیازمند به تحول است. این تحول در 2 حوزه اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهانی قابلیت برآورده‌شدن دارد. این موارد خود به تنهایی نیز ارتباط نزدیکی با مباحث فرهنگی دارند.
ما به‌طور صرف به‌دنبال ارتباط فرهنگ با اقتصاد مقاومتی نیستیم، بلکه معتقدیم راهبردهای عزم ملی و مدیریت جهادی به‌طور عمده بحث فرهنگی دارد. سبک مدیریتی ما نیازمند تحول است و اینجا باید به‌دنبال وجوه تمایز مدیریت جهادی با سایر انواع مدیریت‌ها باشیم. مدیریت جهادی مبتنی بر فرهنگ جهادی است، یعنی یک مدیریت علمی با مبانی دینی. مدیریت جهادی همه کارها را برای رضای خدا انجام می‌دهد و در پیشبرد کارها و رسیدن به اهداف اساساً هیچ بن‌بستی را متصور نیست چرا که کسی که در راه خدا گام برمی‌دارد از انگیزه و روحیه بالایی برخوردار خواهد بود.
این سبک مدیریتی را ما در دفاع‌مقدس تجربه کردیم. اگر امروز شاهد طرح اقتصاد مقاومتی هستیم، به این خاطر است که در میدان نبرد اقتصادی قرار داریم و دشمنان به جنگ اقتصادی با ما آمده‌اند. برای اینکه دشمن در این جنگ اقتصادی با شکست مواجه شود باید اقتصاد را دگرگون و نقاط آسیبش را برطرف کرد. یک چنین اقتصادی مردم‌محور و متکی به استعدادهای درونی است. با کار و تلاش شبانه‌روزی که شاخص مدیریت جهادی است باید این وضعیت را سامان داد. مدیریت جهادی در این دگرگونی می‌تواند موفق عمل کند.
از سوی دیگر باید توجه کرد که مدیریت جهادی نقطه مقابل مدیریت علمی قرار ندارد. باید گفت مدیریت جهادی محاسبه، برنامه‌ریزی، آینده‌پ‍ژوهی، آینده‌نگری و استفاده از تمام ظرفیت‌ها با مختصات بومی است. چنین مدیریتی به‌معنای عبور کردن از مرزهای قانونی نیست و صرفاً پرهیز از سستی، تنبلی و تعطیلی در کارها را طلب می‌کند که انگیزه آن هم مسائل معنوی و توجه به خداوند در انجام امور است. ما تجربه چنین الگوهایی را در کشور داشته‌ایم.
