531میلیارد دلار درآمد نفتی در هفت سال این انتظار را ایجاد کرد که مطابق این درآمد بر رشد و بالندگی اقتصاد ایران افزوده شود؛ انتظاری که البته دولت‌های نهم و دهم نتوانست برآورده کند.

بیژن نامدار زنگنه

هرچند رئیس دولت‌های نهم و دهم افزایش تورم جهانی را عامل این عدم‌توفیق می‌داند اما مجموع تورم 28/5درصدی در جهان این نظریه رئیس‌جمهور را رد می‌کند. به‌عبارت دیگر میزان رشد درآمد نفتی در دوره احمدی‌نژاد بیش از هشت برابر نرخ تورم جهانی بوده و عملا رقم تورم جهانی آنچنان نبوده که موجب کاهش قابل اعتنای قدرت خرید دلارهای نفتی ایران شده باشد. شیخ‌الوزرا اما عملکرد دولت در دو دوره اخیر را احساسی توصیف می‌کند. او درواقع با این تعبیر، طرح نفت بر سر سفره‌های مردم را شعاری عاری از واقعیت می‌داند. بیژن نامدار زنگنه که به واسطه 22 سال حضورش در سه کابینه به شیخ‌الوزرا ملقب شده است این عملکرد احساسی را هم منجر به افت شاخص‌های اقتصادی برمی‌شمارد. وی همچنین معتقد است سرمایه‌گذاری در صنعت نفت در 8-7سال گذشته نسبت به دوران آقای خاتمی کمتر نبوده اما این سرمایه‌گذاری‌ها را نمی‌توان بهره‌ور، کارآمد، نتیجه‌بخش و مؤثر دانست. او که کارشناسی ارشد خود را در رشته عمران اخذ کرده کسری بودجه عمرانی دولت‌های نهم و دهم را تأیید و آن را موجب اثرگذاری منفی بر اشتغال کشور ذکر می‌کند. از راهکارهای وزیر نفت و نیروی دولت‌های‌ هاشمی و خاتمی، نظارت نخبگان و فرهیختگان جامعه به عملکرد صندوق توسعه ملی است. او می‌گوید نخبگان و حتی رسانه‌ها باید در برابر هر تخلفی از قانون و به‌ویژه هر انحرافی از فلسفه و اندیشه‌ای متعالی که بر ایجاد صندوق حاکم بوده، حساسیت نشان دهند. گفت‌وگوی همشهری با بیژن نامدار زنگنه، وزیر اسبق نفت را در ادامه می‌خوانید.

  • درآمدهای نفتی یک قرن گذشته هزار و 116میلیارد دلار بوده که 531میلیارد دلار آن در هفت سال اخیر به‌دست آمده است. بیشتر اقتصاددانان از این درآمد به‌عنوان فرصتی تاریخی برای توسعه ایران یاد می‌کنند اما آیا واقعا اینگونه است؟ درآمد هنگفت نفتی می‌تواند توسعه‌یافتگی برای ایران به ارمغان بیاورد؟

اعداد بزرگ‌تری هم گفته می‌شود که من الان حضور ذهن در مورد صحت آنها ندارم ولی به هر حال این رقم بسیار بزرگ می‌توانست رشد اقتصادی کشور را شتاب بدهد. درحالی‌که ما در این مدت نرخ رشد اقتصادیمان از همسایگانمان که نفت نداشته‌اند کمتر بوده است اما اینکه درآمدهای هنگفت می‌تواند توسعه‌یافتگی را برای ایران به ارمغان بیاورد باید عرض کنم که توسعه فقط مقوله‌ای اقتصادی و یک بعدی نیست و توسعه واقعی، امری چند بعدی و بسیار پیچیده است که بیش از همه‌‌چیز به توسعه اندیشه و فرهنگ یک جامعه و خواست و اراده افراد یک جامعه برمی‌گردد و سپس آثارش در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نمایان می‌شود و سپس خود این تبعات بر جامعه برای شتاب گرفتن در امر توسعه یاری می‌رساند. وقت این مصاحبه این اجازه را به من نمی‌دهد که در این موضوع بیشتر سخن بگویم ولی این موضوع فوق‌العاده مهم است و جای بحث جدی دارد و فقط تأکید می‌کنم که گرچه منابع مالی در تحقق توسعه به مفهومی که عرض کردم، مؤثر است ولی اصلی‌ترین و تعیین‌کننده‌ترین عامل نبوده و نیست چون توسعه از درون افراد یک جامعه بر می‌خیزد لذا بدون شکل گرفتن اندیشه و جهان‌بینی هم‌تراز توسعه در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، این امر صرفا با تزریق پول و منابع از بیرون تحقق نخواهد یافت.

  • یعنی معتقدید که عدم‌توسعه اقتصادی کشور به‌رغم وجود درآمدهای سرشار نفتی به این دلیل که زیرساخت‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی فراهم نبوده، قابل توجیه است؟

من چنین چیزی نگفتم. فقط خواستم توضیحی در مورد آن بخش از سؤال شما داده باشم که ناظر بر تأکید بر این نکته بود که آیا صرفا درآمدهای هنگفت نفتی می‌تواند توسعه‌یافتگی را برای ایران به ارمغان بیاورد یا خیر؟ در واقع بحث من این است که این درآمدها درصورتی که درست و با تدبیر هزینه شود می‌تواند، رشد اقتصادی در کشور را شتابان کند ولی توسعه مفهومی پیچیده‌تر از رشد اقتصادی دارد که صرفا با تزریق پول محقق نمی‌شود.

  • رئیس دولت معتقد است افزایش قیمت نفت به‌علت اثرگذاری آن بر نرخ تورم جهانی و افزایش قیمت کالاهای وارداتی، مزیتی در اقتصاد ایران محسوب نمی‌شود اما این درصورتی است که نرخ تورم جهانی با میزان افزایش قیمت نفت پیش نرفته است. آیا می‌توان نظر مدافعان عملکرد دولت در قبال درآمدهای نفتی را پذیرفت؟

در حوزه اقتصاد کلان اینگونه محاسبات را اقتصاددانان معمولا با تبدیل درآمدها به قیمت ثابت بر پایه یک سال مشخص با هم مقایسه می‌کنند و این چیزها امروزه همه قابل محاسبه و مقایسه کمی است و کلی گویی در اینگونه مسائل اعتباری ندارد مگر با این فرض که گوینده شنونده را نادان تصور کند.

  • در سال‌های گذشته با وجود درآمدهای قابل توجه نفتی،دولت با کسری بودجه مواجه بوده و در این مدت همواره ادعا کرده که کسری بودجه را از محل کاهش هزینه‌های خود جبران کرده است اما این درحالی است که گزارش‌های مستقل ازجمله گزارش‌های تفریغ بودجه، نشان می‌دهد این کسری از محل بودجه عمرانی تأمین شده. عواقب صرفه‌جویی در پروژه‌های عمرانی چه خواهد بود؟

وابستگی روزافزون بودجه به درآمدهای نفتی به این معنا که مشخص شود چند درصد از درآمدهای دولت از محل تبدیل ارزهای حاصل از فروش نفت و میعانات و فراورده‌های نفتی صادراتی تأمین شده و چند درصد دیگر آن از محل مالیات‌ها و دیگر وصولی‌های غیرنفتی. کار ساده‌ای است؛ عواقب بسیار منفی افزایش وابستگی بودجه به نفت چیزی نیست که لازم باشد درخصوص آن زیاد سخن گفته شود و برهمه روشن است. تا جایی‌که این امر حتی امنیت ملی ما را نیز به خطر می‌اندازد. متأسفانه در این چند سال دولت با مردم و حتی با مجلس صرفا با کلی‌گویی و بدون عدد و رقم و گزارش‌های شفاف صحبت کرده است. در چنین نحوه‌ای از ارتباط هم لزومی ندارد که دولت حرف خود را با استدلال عقلانی و محاسبات به کرسی بنشاند بلکه با سخنانی که مخلوطی از کلیاتی در بیان موفقیت‌های بی‌نظیر و شگفت‌انگیز دولت، به همراه تهدید به تضعیف دولت و نظایر آن است، می‌تواند کارش را به پیش ببرد.

  • درصورتی که آمارها بر کسری بودجه عمرانی صحه بگذارد عواقب آنچه خواهد بود؟

باید پذیرفت که کاهش اعتبارات عمرانی تأثیر مستقیم برسطح اشتغال کشور دارد و تا حد ممکن باید از آن پرهیز کرد و به همین دلیل نیز کاهش یا افزایش نسبت اعتبارات عمرانی به مجموع هزینه‌های جاری و عمرانی در بودجه عمومی کشور، از شاخص‌هایی است که عموما دولت‌ها و مجلس‌ها به آنها توجه می‌کنند اما در این خصوص هم باید گفت که بالا بودن ارقام اعتبارات عمرانی مصوب یا حتی هزینه شده را همواره و به‌طور مطلق نمی‌توان بدون توجه به دیگر نکات، مثبت تلقی کرد و الزاما اینگونه هزینه‌ها هم به‌معنای ایجاد زیرساخت‌های توسعه یا رشد اقتصادی در کشور نیست و لذا سیاست‌های حاکم بر نحوه تعیین طرح‌های عمرانی در بودجه دولت در اثربخشی این اعتبارات و رهنمون شدن کشور به سمت و سوی بهبود وضع عمومی زندگی مردم، بسیار تعیین‌کننده است. در واقع این اعتبارات باید به‌موقع و در جای مناسب آن هزینه شود. در این سال‌ها به گفته کارشناسان برجسته، بسیاری از طرح‌ها فاقد چنین ویژگی‌هایی بوده‌اند و لذا به همین سبب نیز بر پایه نظر همان کارشناسان، بهره‌وری در هزینه‌کرد اعتبارات عمرانی کاهش قابل ملاحظه‌ای داشته است.

  • حساب ذخیره ارزی و بعدها صندوق توسعه ملی برای سرمایه‌گذاری بلندمدت درآمدهای نفتی و جلوگیری از اثرات نوسان درآمدهای نفتی بر اقتصاد ایران شکل گرفت. این در حالی است که دولت قادر است با جلب رأی دوسوم نمایندگان مجلس از این صندوق برداشت کند. به اعتقاد شما این مکانیسم تا چه حد می‌تواند به بی‌انضباطی مالی دولت در بودجه‌های سنواتی دامن بزند؟

تضمین کارکرد درست صندوق توسعه ملی در مرحله نخست تابع اقتدار و نظارت مجلس بر عملکرد این صندوق است که دولت از قوانین در نحوه اعطای تسهیلاتی که این صندوق برای آنها به‌وجود آمده تخلف و تخطی نکند و در مرحله بعد شفاف بودن عملکرد صندوق برای عموم مردم و رسانه‌ها مهم است که رسانه‌ها باید حتی از جزئیات عملکرد این صندوق مطلع باشند که فرضا در این‌ماه چقدر و به چه کسانی و برای چه طرح‌هایی تسهیلات به تصویب رسیده و طرح‌های در دست بررسی صندوق چیست و روند پیشرفت کار صندوق در پرداخت‌ها و دریافت‌هایش چگونه است؟ و در مرحله سوم هم که به‌نظرم از همه مهم‌تر است شکل گرفتن اراده ملی برای صیانت از موجودیت و به‌ویژه فلسفه وجودی این صندوق و عملکرد آن مطابق قوانین بالادستی و قوانین بعدی ناشی از آن است. اگر نخبگان و فرهیختگان جامعه ما نسبت به عملکرد این صندوق حساس بشوند و در برابر هر تخلفی از قانون و به‌ویژه هر انحرافی از فلسفه و اندیشه‌ای متعالی که بر ایجاد صندوق حاکم بوده، حساسیت نشان دهند آنگاه کسی به سادگی یارای آن را نخواهد داشت که از این صندوق به خلاف فلسفه وجودی آن برداشت کند.

  • دولت معتقد است که سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف نفت و گاز به‌دلیل تحریم‌ها به مشکل خورده است. در هفت سال گذشته تلاش بسیاری شد تا کمبود منابع ارزی در پروژه‌های نفت و گاز جبران شود اما این اتفاق نیفتاد. نظر شما چیست؟ آیا مشکل سرمایه‌گذاری در پروژه‌های نفتی، تحریم است یا دلایل دیگری چون دیپلماسی نامناسب در این موضوع دخیل است؟

من اعتقاد ندارم که در صنعت نفت ما در 8-7 سال گذشته نسبت به دوران آقای خاتمی کمتر سرمایه‌گذاری شده است. مشکل این بوده که این سرمایه‌گذاری‌ها به هر دلیل چندان بهره‌ور، کارآمد، نتیجه بخش و مؤثر نبوده است.

  • پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری سال 84، جنابعالی در پاسخ به شعار «نفت سر سفره‌های مردم» در مصاحبه‌ای گفته بودید که «چیزی جز نفت سر سفره‌های مردم نیست.» آیا هنوز هم می‌توان با چنین شعاری راه را برای به‌دست گرفتن قدرت هموار کرد؟ با توجه به کاهش درآمدهای نفتی کشور در سال91 این موضوع همچنان صدق می‌کند؟

من این حرف را بعد از انتخابات سال84 گفتم البته عملکرد دولت در دو دوره اخیر ثابت کرد که سیاست‌های این دولت‌ها در عمده موارد به جای اتکای به تخصص و تجربه، بیشتر بر احساسات متکی است و همانگونه که پیش‌بینی می‌شد، این تصمیم‌گیری‌ها نه‌تنها به بهبود ماندگار زندگی مردم منجر نشد که در موارد زیادی هم شاخص‌های اقتصاد کلان نمایانگر جریان معکوس در این زمینه است.

  • سال88 در جریان تبلیغات انتخاباتی شما طی نا‌مه‌ای به آقای احمدی‌نژاد، نسبت به خلاف واقع بودن برخی صحبت‌های ایشان انتقاد کردید. آیا نامه شما پاسخی هم دریافت کرد؟

خیر. نه پاسخ مستقیمی به من و نه پاسخی مستقیم یا ضمنی به افکار عمومی در این موارد داده نشد.

کد خبر 196446

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز