شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۱ - ۰۸:۱۹
۰ نفر

طاهره ساعدی: در دنیای امروز که با رسانه‌های جدید زندگی می‌کنیم بعضی مفاهیم ارتباطی دگرگون شده‌اند؛ یعنی ایجاد وب‌یک و وب‌دو، مخاطب را به کاربر تبدیل کرده است.

مسئله‌ای که با ظهور تکنولوژی‌های جدید اتفاق افتاده این است که نگاه به فرد به‌عنوان مخاطب باید تبدیل به کاربر شود. به‌عبارت دیگر مخاطب سنتی «مجبور» (در گذشته) به همراه و تولید‌کننده محتوا تبدیل می‌شود و در حقیقت کاربر متولد می‌شود و جای مخاطب را می‌گیرد چون تولید‌کننده محتوا هم هست و نقش مهمی در تولید دارد و در آن تأثیر‌گذار است. تغییر در فضا و نگاه بسیار عمده است و رسانه‌های جدید تا حد زیادی مسطح شده‌اند؛ یعنی مدل ارتباط آنها با مخاطب تا حد زیادی تغییر کرده است. نمی‌توان مخاطب را مقابل تولید‌کننده خبر و محتوا قرار داد بلکه مخاطب یا همان کاربر در کنار تولید‌کننده و فرستنده محتواست. اگر دیگر تغییرات صورت‌گرفته توسط تکنولوژی‌های جدید ارتباطی را نادیده بگیریم همین یک دگرگونی صورت‌گرفته، دیدگاه‌های ما را نسبت به مخاطبی که در گذشته مفهوم دیگری داشت و با تئوری‌هایی مانند گلوله تزریقی، مارپیچ سکوت، دروازه‌بانی خبر و... روبه‌روی تولیدکننده قرار می‌گرفت تغییر داده و تبدیل به مخاطب فعال کرده است. بنابراین در حال حاضر با تغییرات صورت‌گرفته در مفهوم، گفتن مخاطب در دنیای رسانه‌ای امروز اشتباه است.

دکتر محمد سلطانی‌فر، رئیس گروه ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات و مدیرکل مطالعات رسانه مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت‌وگو با خبرنگار همشهری می‌گوید: به‌دلیل تفاوتی که شکل گرفته ما نباید مخاطب را مجبور به پذیرش نگاه خود به‌عنوان تولید‌کننده خبر کنیم بلکه اصحاب رسانه باید با ادبیات خود به‌گونه‌ای صحبت کنند که با کاربر همراه باشند. به‌عبارت بهتر نوع تحمیل‌شده ادبیات از بالا به پایین به نوع ادبیات از پایین به بالا و همراه، تغییر یافته است که رسانه باید به آن توجه داشته باشد. رسانه‌هایی در دنیای امروز موفق هستند که بتوانند مخاطب خود را به‌خوبی بشناسند و با ادبیات و فرهنگ و نیاز او در جامعه امروز حرکت کنند و در واقع خودشان را همراه مخاطب بدانند نه اینکه خود را به مخاطب تحمیل کنند. نگاه از بالا به پایین سنتی به مخاطب، به یک نگاه مسطح و برابر تغییر یافته است و همانطور که دنیا مسطح شده نگاه روزنامه‌نگاری و رسانه‌ای هم مسطح شده است و رسانه‌هایی گوی سبقت را از بقیه می‌ربایند که بتوانند این نگاه را در فضای کنونی به ‌کار گیرند و دنبال کنند.

دکتر محمد سلطانی‌فر می‌افزاید: اگر به رسانه‌های سنتی هم نگاه کنیم می‌بینیم رسانه‌هایی هستند که فقط اسم خود یا برنامه‌ها و فضای برنامه‌های خود را بدون تغییر در محتوا به‌گونه‌ای عوض کرده‌اند تا اینطور به‌نظر برسد که پیام، اخبار و اطلاعات خود را برای مخاطب، به میل مخاطب و از طریق مخاطب ارائه می‌کنند. سه نکته ذکر‌شده بسیار مهم است به این معنا که نیاز مخاطب را بشناسیم و براساس آن خود را تطبیق دهیم. در گذشته صاحبان رسانه عمدتا سعی می‌کردند برای خودشان بنویسند و مخاطب را به‌دنبال خود می‌کشاندند ولی در دنیای امروز اگر چیزی را بنویسند که مخاطب می‌خواهد، موفق خواهند بود در غیر این صورت مطمئنا مخاطب به سمت رسانه، کانال و مجرای پیام دیگری خواهد رفت و رسانه مذکور شکست خواهد خورد.

وی در پاسخ به این سؤال که تفاوت مخاطب در رسانه‌های جهان سومی یا کمتر توسعه‌یافته با مخاطب در جوامع توسعه‌یافته چیست؟ می‌گوید: این تقسیم‌بندی درست نیست. امروزه خیلی از رسانه‌های جهان سومی را می‌بینیم که آنچنان در فضای اقتصادی تغییر کرده‌اند و توانسته‌اند خود را با نگاه‌های جدید رسانه‌ای وفق دهند که با خیلی از رسانه‌های جوامع پیشرفته قابل رقابت شده‌اند. این تعبیر یا باید ساختارش یا نامش عوض شود؛ یعنی یا باید ساختار جهان اول، دوم و سوم اقتصادی را بر هم بزنیم و نپذیریم یا مفاهیم را در حوزه رسانه‌ها تعریف کنیم.

این استاد ارتباطات دانشگاه می‌گوید: ساختار اقتصادی که در گذشته وجود داشته دیگر برای رسانه‌های امروزی کارآمد نیست. به همین دلیل رسانه‌هایی را در کشورهای نه‌چندان پیشرفته می‌بینیم که جای خود را در دنیا باز کرده و مخاطبان بسیاری را به‌سمت خود جلب کرده‌اند و رقیبی برای رسانه‌های کشورهای پیشرفته شده‌اند. البته رسانه‌هایی هم هستند که در کشور‌های پیشرفته با نادیده‌گرفتن قوانین جدید حاکم بر رسانه‌ها در دنیای جدید ارتباطی عقب مانده‌اند. مثلا آنچه در سنگاپور، ترکیه و برخی کشورهای حوزه خلیج‌فارس در حوزه رسانه‌ای اتفاق می‌افتد قابل رقابت با رسانه‌هایی در کشورهای پیشرفته است. فضای رسانه‌ای آنها را نمی‌توان زیرمجموعه جهان سوم برشمرد. آنها در جهان و فضای اول رسانه‌ای در حال حرکت هستند و به تبع آن رسانه‌هایی هم در جوامع پیشرفته و جهان اولی هستند که در «جهان سوم رسانه‌ای» باقی مانده‌اند. ساختارها باید تغییر یابد چون دیگر ما نمی‌توانیم دسته‌بندی‌های اقتصادی جوامع را به حوزه ارتباطات و رسانه‌ها تعمیم دهیم. امروز مبنا و پارامترهای توسعه و جهان اولی، دومی و سومی در حوزه ارتباطات براساس جی.‌دی.‌پی و جی.‌ان.‌پی نیست بلکه عوامل و فاکتورهایی همچون پهنای باند، میزان دسترسی به اطلاعات، میزان حضور در شبکه‌های اجتماعی، نبود محدودیت و فیلترینگ در این حوزه‌ها و... جهان اول، دوم و سوم ارتباطات را شکل می‌دهد.

کد خبر 193633

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز