اتفاقاتی که در ابتدای جنگ رخ داد و عملکرد نه چندان قدرتمند ارتش در ابتدای نبرد ایران و عراق ازجمله مسائلی است که باعث شد نیروهای مردمی حضور پررنگ‌تری در جنگ پیدا کنند، از همین رو با سرتیپ دوم علی نیک فرد، از فرماندهان ارتش در زمان جنگ و استاد نظامی امروز به گفت‌وگو نشستیم.

دفاع مقدس
  • سؤالی که پیش می‌آید این است که چرا در ابتدای جنگ، ارتش نتوانست چندان که باید و شاید از مرزها محافظت کند؟

باید گفت دلیل اصلی آن این بود که در آن زمان ما ارتشی نداشتیم. ارتش فقط جنگ‌افزار نیست بلکه نیاز به نیروهای انسانی خبره و با تجربه دارد تا به‌موقع اطلاعات لازم را از جانب دشمن کسب و تحلیل کنند. در واقع در آن زمان نیروهای متخصص و فرماندهانی که بتوانند طرح‌های جنگی را آماده کنند، کم د‌اشتیم.

  • در دوران جنگ آیا عملیات‌هایی هم بود که ما در آنها موفق نباشیم؟

در سه‌ماه اول جنگ، ما هم عملیات‌های موفق داشتیم هم عملیات‌های ناموفق. عملیات موفق ما به‌تأخیرانداختن دشمن و جلوگیری از تصرف اهواز و قطع‌شدن جنوب خوزستان بود. در محور اندیمشک به خوزستان و در دزفول سه‌قرارگاه نیروی زمینی با فرماندهی سرلشکر ظهیرنژاد تشکیل شد تا هدایت نیروها از خود خوزستان انجام شود نه از تهران.

در 23مهر 59 ، لشکر 21پیاده در محور کرخه مأمور به انجام ماموریت آفندی شد. این لشکر 15مهر وارد اندیمشک شد و خط پدافندی را در سرپل نادری از تیپ دو دزفول تحویل گرفت. چهار روز بعد دستورالعملی برای حمله از سوی نیروی زمینی صادر شد. محدوده تک در مقابل نیروی اختصاصی بسیار وسیع بود. دو لشکر زرهی و مکانیزه عراق در منطقه حضور داشتند. در نتیجه دشمن با آمادگی و اطلاع کامل از طرح‌های لشکر21 که نشان از نفوذ نیروهای اطلاعاتی عراق داشت به مقابله با لشکر 21پرداخت و با چیدن تجهیزات زرهی و نیروهای خود، تانک‌های لشکر 21را منهدم کرد.

در عملیات نصر نیز که در هویزه انجام شد به لشکر 16و یک تیپ از لشکر 92 مأموریت داده شده بود که با یک تک، تمام مناطقی که در غرب اهواز به‌دست دشمن افتاده بود شامل جاده طلائیه، پادگان حمید و کوشک را پس بگیرند و درصورت امکان به خرمشهر برسند که این عملیات با توجه به ارزیابی نادرست از دشمن شکست خورد.

در منطقه آبادان نیز عملیات توکل انجام شد. تیپ 37زرهی با تقویتی که از گردانی زرهی از مشهد شده بود مأمور شد نیروهای دشمن را که در شرق کارون بودند عقب بزنند؛ در این حال قرارگاه اروند دستوری داد که به‌هیچ‌عنوان قابل اجرا نبود ولی فرمانده‌گردان نیز با توجه به شرایط اضطرار توانایی انجام ندادن دستور را نداشت.

  • با توجه به تجربیاتی که مسئولان و فرماندهان در سه‌ماه ابتدایی جنگ کسب کردند، در ادامه جنگ چگونه از این تجربیات بهره بردند؟

در این دوران سلسله اقداماتی از سوی سلسله مراتب فرماندهی صورت پذیرفت. نگرش‌ها به ارتش عوض شد، تمام ارگان‌های کشور احساس کردند باید در جنگ شرکت کرده و از ارتش پشتیبانی کنند. بینش ارتش با تشکیل نهاد عقیدتی و سیاسی تغییر کرد. فرماندهی تقویت شد و همینطور نیروی انسانی ارتش به‌منظور تقویت توان رزمی خود ارتقا پیدا کرد.فرماندهی نیروهای مسلح نیز با سازماندهی نیروها در مناطق مختلف کشور، فعال‌کردن ستادها و عناصر اطلاعاتی و عملیاتی در همه رده‌ها، فعال‌شدن سیستم اطلاعات رزمی، اقدامات تاکتیکی براساس برآوردهای ستادی، پی‌بردن به نقاط ضعف دشمن با اجبار آنها به انجام واکنش‌ها، افزایش قابلیت‌های تعمیر و نگهداری و‌ فعال‌کردن جهاد سازندگی و بهره‌گیری از تجربه‌های ناموفق قبلی توانست خیلی زود استفاده لازم را ببرد و ارتش را تقویت کند.

کد خبر 186120

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار دفاع-امنیت

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز