مجید مهرابی دلجو: وضع دریاچه ارومیه بحرانی است؛ این را همه می‌دانند و نیاز به توضیح بیشتر نیست.

دریاچه ارومیه

 تقریبا هر چه باید دراین‌باره گفته می‌شد در چند سال اخیر گفته شده است، اما روز به روز دریاچه به سمت خشک شدن پیش می‌رود. گویا تذکر‌های پیاپی نمایندگان استان‌های آذربایجان غربی و شرقی و اردبیل به مسئولان اجرایی به جایی نرسیده است.
جواد جهانگیرزاده، نماینده ارومیه، می‌گوید دریاچه ارومیه به اندازه کافی به مسئولان امر فرصت داده است تا از خشک شدن آن جلوگیری کنند، اما بالاخره صبر این دریاچه لبریز می‌شود. با جهانگیرزاده درباره راهکارهای نجات این دریاچه گفت‌وگو کردیم.

  • در اواخر مجلس هفتم تعدادی از نمایندگان مجلس در نامه‌ای از مسئولان خواستند درباره وضع دریاچه ارومیه چاره‌ای بیندیشند. اکنون با وجود گذشت چند سال در اخبار می‌خوانیم که اوضاع روزبه روز وخیم‌تر می‌شود و بزرگ‌ترین تالاب داخلی کشور رو به نابودی است. چرا؟

این اتفاق دلایل علمی دارد. یکی این‌که میزان آب ورودی به دریاچه ارومیه در سال‌های گذشته کاهش پیدا کرده که ناشی از افزایش استفاده کشاورزان از آب‌های جاری است. نوع کشت در آذربایجان غربی در طول 30 سال گذشته دچار تحول ویژه شده و بخش عمده‌ای از زمین‌ها زیرکشت محصولات باغی رفته است که به آب فراوان احتیاج دارد. از سوی دیگر تا اندازه‌ای کاشت محصولاتی مثل گندم کم شده و در همین حال استفاده از آب‌های زیرزمینی به‌شدت افزایش یافته است.

ساخت کارخانه‌های مختلف و شهرک‌های صنعتی باعث شده است که بخشی از آب‌های زیرزمینی و سطحی منطقه به آنها منتقل شود. همچنین نباید فراموش کرد که آذربایجان‌غربی یک دوره 8 ساله خشکسالی را در دهه 70 طی کرد. گذشته از این، دریاچه ارومیه جزو دریاچه‌‌های «در سطح» یعنی کم‌عمق است که به همین دلیل آب آن به سرعت تبخیر می‌شود. پس گرمای یکی دو سال اخیر هم در این وضع تاثیر داشته است. در واقع می‌توان گفت هم عوامل طبیعی، هم عوامل انسانی دست به دست هم دادند و زمینه بروز چنین پدیده‌ای را فراهم کردند.

  • کاهش سطح آب دریاچه ارومیه گویا باعث می‌شود که نمک‌های این دریاچه به زمین‌های زراعی اطراف پیشروی کند که این اتفاق به کشاورزی منطقه ضربه می‌زند.

این هم جزو پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه است. خشک شدن دریاچه پیامدهای زیادی خواهد داشت. یکی این‌که بزرگ‌ترین تالاب داخلی کشور که هم در منطقه و هم در جهان منحصر به‌فرد است از بین خواهد رفت. دریاچه ارومیه فقط ذخیره‌گاه زیست‌محیطی منطقه‌ای یا ملی نیست، بلکه ذخیره‌گاهی بین‌المللی به‌شمار می‌رود که اکنون در حال نابودی است. دومین پیامد از بین رفتن دریاچه ارومیه که فوق‌العاده اهمیت دارد، این است که با نابودی دریاچه، چرخه طبیعی (اکوسامانه) منطقه به‌شدت به هم خواهد خورد. دریاچه ارومیه باعث تعدیل آب و هوای منطقه می‌شود و در افزایش و کاهش دما تاثیر‌گذار است، بنابراین از بین رفتنش اکوسامانه منطقه را به هم می‌ریزد.

نکته سوم آنکه اگر دریاچه ارومیه کاملا خشک شود و شوره‌زار بر زمین بماند طبیعت آذربایجان غربی و شرقی، همچنین بخشی از استان‌های اردبیل و کردستان و حتی مناطقی از کشورهای همسایه، با بادهای نمک مواجه می‌شوند که می‌تواند تاثیر مستقیم روی زیست مردم منطقه بگذارد. فقط آذربایجان غربی 3 میلیون جمعیت دارد و در آذربایجان شرقی بیش از 5/4 میلیون نفر ساکنند. از این‌رو می‌توان پیش‌بینی کرد، بیش از 15 درصد جمعیت کشور ممکن است از چنین پدیده‌ای متاثر شوند.

  • پس باز می‌گردیم به همان سؤال اول که چرا اقدام مؤثری انجام نمی‌شود؛ واقعا راهکاری وجود ندارد؟

بعضی مسئولان که آثار وضعی این پدیده را درست نمی‌بینند، حاضرند برای آینده کشور ده‌ها میلیارد دلار هزینه بتراشند، اما امروزه از تزریق چند میلیارد تومان برای نجات چنین زیست‌بومی ابا می‌کنند.

  • فرض را بر غفلت بگذاریم. آیا برای بیدار کردن این دوستان از خواب غفلت کاری انجام شده است؟

همه حرف‌ها زده و از لحاظ علمی هم همه آنها تایید شده است. با این حال اهتمام جدی برای حل مشکل دریاچه ارومیه نمی‌بینیم و اعتراض‌مان به این وضع جدی است. ما با ابراز نگرانی بسیاری از شهروندان مواجهیم که هیچ نفع شخصی ندارند، اما هر جا ما را می‌بینند درباره آینده دریاچه احساس خطر می‌کنند و می‌گویند چه کاری از دست ما بر می‌آید؟ مردم ارومیه دریاچه را مثل فرزندشان عزیز می‌دارند و احساس می‌کنند این دردانه‌شان در حال از دست رفتن است. مگر امکانات مردم چقدر است؟ با این حال حاضرند فرش زیرپای خودشان را بفروشند و به نهادهای مسئول بدهند تا برای نجات دریاچه اقدام کنند.

  • به‌دلیل کمبود آب ورودی، دریاچه ارومیه در حال کوچک شدن است و برخی کوچک کردن دریاچه را راهکار نجات آن می‌دانند. در این حالت ویژگی‌های زیست‌محیطی منطقه که درباره آن سخن گفتید، به هم می‌خورد یا قابل حفظ کردن است؟

وضع طبیعی دریاچه، بهترین حالت ممکن به شمار می‌رود و زیست بوم منطقه براساس اندازه فعلی شکل گرفته است.
بعضی‌ها می‌گویند دریاچه می‌تواند به سمت کوچک شدن پیش برود. بحث‌های زیادی هم در این باره مطرح است، مثلا این‌که اگر مساحت دریاچه که اکنون 5400 کیلومتر مربع است، 4 هزار کیلومتر مربع شود، آیا خصلت‌های زیست‌محیطی خود را حفظ می‌کند یا خیر؟ یا اگر فقط ضلع جنوبی دریاچه باقی بماند، آیا باز شاهد وجود حداقلی از ویژگی‌های دریاچه خواهیم بود یا خیر؟ اینها سؤالاتی است که پاسخ‌های روشنی برای آنها دریافت نکرده‌ایم. هر یک از طرح‌هایی که مطرح شده است مستلزم مطالعات دقیق است اما پیش از هر کاری نیازمند عبور از وضع فعلی هستیم. دریاچه ارومیه عملا در حال نابودی است. ما برای این دریاچه حدود 12 هزار متر مکعب آب کم داریم که باید آن‌را جبران کنیم.

  • تجربه انتقال آب از مناطق آبخیز به مناطق کم آب را در سایر استان‌ها داشته‌ایم. آیا راهکاری برای جبران کمبود آب دریاچه از این طریق وجود دارد؟

2 راه وجود دارد که یکی تغییر در نظام آبیاری و استفاده از منابع آب جاری است. اگر حدود 2 میلیارد دلار در آذربایجان غربی و شرقی هزینه شود و آبیاری تحت فشار و بارانی را جایگزین روش‌های سنتی کنیم، بخش قابل توجهی از آب موجود که مورد مصرف کشاورزان است به دریاچه ارومیه باز می‌گردد.

جلوگیری وزارت کشاورزی و نهادهای مسئول به ‌ویژه وزارت نیرو از حفر چاه‌های عمیق نیز می‌تواند آب دریاچه ارومیه را حفظ کند. راهکار دوم همان طرح انتقال آب از سایر حوزه‌های آبریز است. هر 2 راهکار مستلزم صرف هزینه است، اما اگر جدی گرفته شود مطمئنا وضع عوض می‌شود و می‌توانیم دریاچه ارومیه را که میراث ملی این مرز و بوم است، از نابودی نجات دهیم.

  • گویا موضوع انتقال آب رودخانه زاب مطرح است. آیا این راهکار می‌تواند مشکل دریاچه ارومیه راحل کند؟

انتقال آب از رودخانه کلاسه پیرانشهر نیز مطرح است. بحث انتقال از ارس هم وجود دارد. به هر حال ما اقدام عملیاتی جدی در این باره ندیده‌ایم. صبر دریاچه هم بالاخره تمام می‌شود. این دریاچه فقط چند سال به ما فرصت خواهد داد در حالی که انتقال هر نوع آبی از هر سر شاخه‌ای هم چند سال طول خواهد کشید، بنابراین فرصتی برای دیر جنبیدن نداریم.

کد خبر 116783

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار محیط زیست

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز